دوشنبه 7 خرداد 1380 روزنامه نوروز
«عبدالله جعفر علي جاسبي» رييس دانشگاه آزاد اسلامي، اين روزها از معدود كانديداهايي است كه تبليغات گستردهاي را در سطح شهر آغاز كرده است.
وقتي به دفتر كارش واقع در خيابان پاسداران رفتم، 22 دانشجو براي شركت در يك جلسه پرسش و پاسخ در اتاقش گرد آمده بودند. يكي از محافظانش كه اصراري براي مخفي نگه داشتن اسلحه كمرياش نداشت، گفت:«اينها از دانشجويان جامعه اسلامي مهندساناند.» اما رييس دفترش گفت: «از دانشگاههاي دولتياند» و يكي از اعضاي دفتر گفت: «نميدانم از كجا آمدهاند.»
مصاحبه من با جاسبي دو بار قطع شد. يك بار وقتي ميخواست با تلفن صحبت كند كه گفت: «اين يك تلفن خيلي ويژه و خصوصي است. لطفا چند دقيقه از اتاق بيرون برويد.» بار ديگر وقتي بود كه محافظش سراسيمه وارد اتاق شد و گفت: «آقاي دكتر! كانال يك تلويزيون رانگاه كنيد.» تلويزيون بخشهايي از سخنراني جاسبي را در مراسمي كه به مناسبت سالروز تاسيس دانشگاه آزاد در حسينيه ارشاد برپا شده بود، پخش ميكرد.
پيش از مصاحبه گفت:«از شما گلايه دارم. نميدانم روزنامه نوروز بود يا سياست روز كه از قول يكديگر و به نقل از من مطلبي را عنوان كرده بودند كه كذب محض است. البته من خودم آن را نخواندم و نميدانم آن مطلب هم چه بود. ولي شما پيگيري كنيد. براي من تعريف كردهاند.»
بيش از نيمي از مصاحبه به صورت سرپايي و در حالي كه دكتر جاسبي در طول و عرض اتاقش قدم ميزد، انجام شد.
ميگفت كه «خيلي عجله دارم و بايد زودتر بروم»
به نظر ميرسد كه شما هدف عمده تبليغاتي خود را جذب دانشويان و حضور تبليغاتي در مراكز دانشگاه آزاد قرار دادهايد. از اين رو نخستين پرسش خود را از دانشگاه آزاد اسلامي آغاز ميكنم. هيات موسس و سهامداران دانشگاه آزاد اسلامي چه كساني هستند؟
مؤسسين دانشگاه آزاد شش نفر بودند. مقام معظم رهبري، جناب آقاي هاشمي رفسنجاني، آيتالله موسوي اردبيلي، ميرحسين موسوي، بنده و مرحوم حاجاحمدآقا.
اين هيات موسس سرمايهگذاران دانشگاه آزاد هستند؟
خير. ما نه سرمايهاي براي اين كار گذاشتهايم و نه يك ريال سهام در اينجا داريم. دانشگاه آزاد يك موسسه عمومي است كه هرچه درآمد داشته باشد، در خودش هزينه ميشود و هيچ كسي از هيات موسس و هيات امنا يك ريال درآمد و سود كسب نميكنند.
سرمايه اوليه راهاندازي آن از كجا تامين شده است؟
سرمايه اوليه ما در حد صفر بود. ولي به تدريج از دانشجويان به عنوان شهريه گرفتهايم و براي خود آنها نيز هزينه كرديم. البته حضرت امام (ره) حدود يك ميليون تومان در ابتداي راهاندازي به دانشگاه هديه كردند.
در طول18سالي كه از تاسيس دانشگاه آزاد اسلامي ميگذرد هرچه پول از مردم گرفتهايم، براي خودشان هزينه كردهايم. حدود شش ميليون متر مربع فضاي آموزشي و اداري، 800 هزار دانشجو و به همين تعداد فارغالتحصيل، 150 واحد مركز دانشگاهي، 20هزار عضو هياتعلمي و دو هزار نفر پرسنل و پانصد مدرسه، از مجموعه امكاناتي است كه ما در اين مدت ايجاد كردهايم.
درآمد و هزينههاي سال گذشته شما چقدر بوده است؟
حدودا 150 تا 160ميليارد تومان درآمد داشتهايم كه بيش از اين مبلغ هم هزينههاي ما بوده است. البته مبالغ مازاد هزينهها بر درآمدها را از طريق تسهيلات اعطايي سيستم بانكي جبران كردهايم. معمولا به طور متوسط سالانه حدود 10 درصد اين هزينهها از طريق سيستم بانكي است.
يعني هميشه بانكها براي جبران كسري به شما اعتبار و تسهيلات ميدهند؟
براساس قراردادي كه بين دانشگاه آزاد اسلامي و بانكها منعقد شده است، دانشگاه پولهاي خودش را در آنجا نگهداري ميكند و آنها هم در عوض وامهاي بلندمدت ولي با بهرههاي متداول در اختيار ما قرار ميدهند. البته بانكها خيلي كمتر از آن چيزي كه بايد، به دانشگاه اعتبار و امكانات ميدهند. ابتدا قرار بر اين بود سالانه 10 ميليارد تومان وام بدهند ولي در حال حاضرين هفت تا هشت ميليارد تومان ميدهند.
به نظر ميرسد كه دانشگاه آزاد از قوانين و مقررات نظام آموزشي عالي كشور تمكين نميكند. دليل آن چيست؟
اين ذهنيتي است كه از ما ساختهاند. من فكر ميكنم هيچكس در اين مملكت به اندازه ما تابع مقررات و قوانين نيست. بايد ديد كه چه كسي در مقابل مقررات مقاومت ميكند. آنچه كه مشخص است اين است كه اين ما نيستيم كه در مقابل قوانين مقاومت ميكنيم. آنهايي كه قوانين را اجرا نميكنند، عدم تمكين ميكنند نه ما.
پس شما خودتان را تابع نظام آموزشي عالي نميدانيد و از قوانين آن تمكين نميكنيد؟
دانشگاهها داراي قوانيني هستند كه توسط مجلس و شوراي عالي انقلاب فرهنگي به تصويب ميرسند اما يكسري بخشنامههايي وجود دارد كه بستگي به ماهيت دانشگاهها دارد.
عملكرد تشكلهاي صنفي و سياسي دانشجويي دانشگاه آزاد، خيلي محدودتر از دانشگاههاي دولتي است، چرا؟
البته اين قضاوتي است كه شما كردهايد. ولي به نظر من ، خلاف آن چيزي است كه شما گفتيد. تشكلهاي دانشجويي
دانشگاه آزاد حدود چهارسالي است كه در حال شكلگيري هستند ولي در حال حاضر حدود 100 تشكيل فعال داراي مجوز در اين دانشگاه با گرايشهاي مختلف وجود دارد.
بعضي از روساي واحدهاي دانشگاهي شما مانع از فعاليت موثر دانشجويان و تشكلهايشان ميشوند، چرا؟
خير. تشكلهاي موجود فرمايشي نيستند. اينگونه تشكلها جواب نميدهد و به زيان خود دانشجويان هم است. البته من معتقدم ضوابط بايد رعايت شود. ما زيربار اين كه كسي بخواهد خارج از ضوابط و به صورت من درآوردي، فعاليت كند، نميرويم. من در اين مورد به شما قول خواهم داد كه دانشگاه آزاد در طي يكي دو سال آينده سالها از دانشگاههاي دولتي جلوتر خواهد بود. چون تشكلهاي دانشگاه آزاد ضابطهمند شدهاند. حتي آنهايي كه در ابتدا يك مقداري سروصدا راه انداخته بودند، خيلي زود متوجه شدند كه ما جلوي حركتهاي خارج از ضابطه را ميگيريم.
پس چگونه است كه اين ضوابط در دانشگاههاي دولتي به گونه ديگري است و نوع فعاليت دانشجويان دولتي نيز متفاوت با دانشگاه آزاد است؟
برخي از آنها داراي يك سوابقي هستند كه براساس آن سوابق و گذشته فعاليت ميكنند. ولي بايد خود را با ضوابط شوراي عالي انقلاب فرهنگي هماهنگ كنند كه اين كار را نكردهاند.
يعني همه تشكلهاي دانشجويي دانشگاههاي دولتي برخلاف ضوابط و مقررات عمل ميكنند؟
بله، قرار بود خود را در طول يك سال هماهنگ كنند كه اين كار نشد. ولي ما از همان ابتدا محكم گرفتيم. البته يكسري از رؤساي واحدها در برابر اين تشكلهاي دانشجويي دانشگاه آزاد مقاومت ميكنند. اما واقعيت اين است كه چنين مسالهاي در آغاز براي رؤساي واحدهاي ما تازگي داشت و فكر ميكردند بايد در اين مورد با يكسري دستورالعمل وارد عمل شوند، به همين دليل هم اين كارها را انجام ميدادند. ولي من مخالف بودم.
بسياري از دانشجويان دانشگاه آزاد از اين كه همانند دانشجويان دولتي نميتوانند فعاليتهاي سياسي و حتي صنفي در دانشگاه خود انجام دهند، گلهمندند.
اين تصور شماست.
در برخي از واحدها با هرگونه فعاليت صنفي و سياسي دانشجويان به شدت برورد ميشود و حتي بخشنامههايي نيز در اين مورد صادر كردهاند؟ اينطور نيست؟
خير صدور چنين بخشنامههايي غيرقانوني است و بايد با آن برخورد كرد.يك هيات سه نفره شامل رييس واحد، نماينده نهاد رهبري و نماينده اينجانب، براي تشكلها مجوز صادر ميكند. يك هيات نظارت مركزي نيز بر آنها نظارت ميكند. اعضاي اين هيات هم نهاد رهبري، نمايندهاي از اينجانب و معاونت دانشجويي است. اگر هيات صادركننده مجوز تشكلهاي صنفي خلافي مرتكب شده باشد با شكايت به اين هيات نظارت ميتوان زمينه ايجاد تشكلها را فراهم كرد.
تا به حال چه تعداد از واحدهاي دانشگاه آزاد در مقابل ايجاد تشكلهاي صنفي- سياسي دانشجويي مقاومت كردهاند؟
چون خود من وقت كافي براي رسيدگي به اين امور ندارم، نمايندهاي در دبيرخانه دارم كه به اين مشكلات رسيدگي كند. ما با شكايتهاي زيادي روبهرو بوديم مبني بر اين كه اجازه ايجاد تشكلهاي دانشجويي داده نميشود. پس از بررسيهاي لازم به اين نتيجه رسيديم كه همه مسايل به رؤساي واحدها مربوط نميشود، برخي از آن نيز به دليل اين بود كه نماينده اينجانب به كارهايش نميرسيد. لذا ما تعداد نمايندگان خود را افزايش داديم. الان در هر دو منطقه يك نماينده دارم كه به اين كارها رسيدگي ميكند. البته برخي از مديران واحدها نيز سليقهاي عمل ميكنند و اين كاملا طبيعي است كه آنها در برابر تشكلها دانشجويي مقاومت از خود نشان دهند. آنها بر اين باورند كه تعداد تشكلها كه زياد شود اختلافاتي به وجود خواهد آمد كه در نهايت منجر به درگيري بين دانشجويان خواهد شد. اما من معتقد بودم، هيچ عيبي ندارد. اگر آنها روي سر و كول هم بزنند به ما هيچ ربطي ندارد. ما فقط بايد كاري كنيم كه تشكلها براساس ضوابط موجود ايجاد شود.
روزنامه آفرينش و چاپخانه آن متعلق به شماست. از طرف ديگر هم گفتيد كه هيچ سهمي از سود و درآمد دانشگاه آزاد براي خودتان برنميدارید. يكي ديگر از كانديداهاي رياست جمهوري كه با او گفتوگو ميكردم، معتقد بود روزنامه بدون منبع مالي امكان تداوم حيات ندارد. سوال من اين است كه منبع مالي تامين هزينههاي روزنامه آفرينش و چاپخانه آن از كجا است؟
در هنگام راهاندازي روزنامه آفرينش پولي براي اين كار نداشتم، يكي از برادرهايم حدود 100 ميليون تومان به من وام داد و به كمك وام ديگري كه از بانك گرفتم، روزنامه را راهاندازي كردم. پس از مدتي به اين نتيجه رسيديم كه اگر چاپخانه نداشته باشيم فايده ندارد، دوباره به برادرم رو زدم و ايشان محلي هم براي چاپخانه در اختيارم گذاشتند. يكي ديگر از برادرهايم خانه خودش را فروخت و لوازم و تجهيزات چاپخانه را فراهم كرد. الحمدالله چاپخانه هم درآمدزايي لازم را داشته و من بدهكاريهاي خود را پرداختهام.
در تبليغات انتخاباتي خود كه اخيرا آغاز كردهايد، گفتهايد كه در صورت انتخاب شدن شهريه دانشجويان دانشگاه آزاد را تا 50 درصد كاهش خواهيد داد، استفاده از چادر به صورت اجباري در بعضي از واحدها را از بين خواهيد برد و پوشيدن پيراهن كوتاه را بلامانع اعلام خواهيد كرد.
اين حرفها به اين شكل كه براي شما گفتهاند، دروغ است؟
كسي براي من اين حرفها را نزده، بلكه آنها را در روزنامهها از قول شما خواندهام.
در روزنامه مسايل را به گونهاي ديگر منعكس كردهاند.
در روزنامه خودتان يعني «آفرينش» چنين مطالبي را خواندهام.
به اين شكل عنوان نشده بود. در يك مسافرتي كه به خوزستان داشتم، دانشجويان نظرم را درباره پيراهن آستينكوتاه پرسيدند كه گفتم در اين مورد ] پوشيدن لباس آستينكوتاه[ مشكلي ندارم. اين سخن به اين معنا نيست كه قبلا با چنين چيزي مخالف بودم و حالا به دليل شروع تبليغات انتخابات رياست جمهوري با آن موافق باشم. البته در همانجا دانشجويان هم از من پرسيدند پس چرا تاكنون چنين چيزي را نميگفتيد و اجرا نميكرديد كه جواب دادم شايد به اين دليل بوده كه كسي از من چنين سوالي نپرسيده است من براي بيان چنين نظري هم استدلال كافي و مشخص دارم سه فرد نمونه و بارز از لحاظ شخصيتي ميشناسم كه پيراهن آستين كوتاه ميپوشيدند كه اگر مشكلي ميداشت آنها حتما اين كار را نميكردند. اولين فرد شهيد عراقي است كه عكس آن با حضرت امام(ره) موجود است، دومين نفر جلالالدين فارسي است و سومي هم شهيد رجايي است.
پس چرا تا بهحال چنين مسالهاي را عنوان نكرده بوديد؟ در بسياري از واحدهاي دانشگاه آزاد برخوردهاي خشني با افرادي كه پيراهن آستين كوتاه ميپوشيدند، شده است. آيا به دليل انتخابات رياست جمهوري نيست كه اين حرفها را ميزنيد؟
خير! هيچ ربطي به اين مساله ندارد. اگر سالهاي گذشته همچنين سوالي از من ميپرسيدند، من همينطور كه الان گفتم، پاسخ ميدادم.
تا پيش از اين، كسي از شما چنين سوالي نپرسيده بود؟
ممكن است پرسيده باشند. شايد هم نپرسيدهاند. نميدانم. البته واقعيت اين است كه اين مساله دغدغه مناطق گرمسيري است و در تمام مسافرتهايي كه به شمال و شرق كشور داشتهام چنين پرسشي از من نشده بود. ولي چون خوزستان خيلي گرم است، دانشجويان روي اين مساله حساس بودند.
در مورد چادر چطور؟
آن هم به اين شكل كه شما مطرح كرديد نبوده است. از من سوال شد، من هم گفتم الزامي بودن استفاده از چادر در اختيار شوراي فرهنگي آن واحد است. ما از مركز چنين دستورالعملهايي صادر نميكنيم.
اگر شما به شوراهاي فرهنگي واحدها بخشنامه كنيد كه در اين مورد سختگيري نكنند آيا تمكين ميكنند؟
معمولا سعي ميكنم چنين كاري نكنم. در اختيار خودشان است. خودشان تصميم بگيرند و خودشان هم هزينههاي آن را بپردازند. البته من در يك سال اخير به اين نتيجه رسيدهام در شهرهايي كه هم دانشگاه دولتي وجود دارد و هم دانشگاه آزاد، الزام به چنين رفتارهايي فاقد منطق است. لذا پيشنهاد داديم كه در چنين شرايطي دانشجويان آزاد باشند و همانگونه كه دانشجويان دولتي هستند، دانشجويان دانشگاه آزاد هم رفتار كنند.
گويا گفتهايد كه شهريههاي دانشجويان را هم تا 50درصد كاهش خواهيد داد. البته اگر رييس جمهور شديد. چطور چنين كاري خواهيد كرد؟
دانشگاه آزد اسلامي يك واحد خصوصي است. ضمن اينكه سهامداران آن نيز هيچ برداشتي از درآمد آن ندارند. اين دانشگاه يكي از موفقترين الگوهاي بخش خصوصي در ايران است. حال كه مسوولان مرتبا در حمايت از بخش خصوصي و كاهش تصديگري دولت سخن ميگويند بايد در اين زمينه نيز ما را حمايت و كمك كنند. در حالي كه دولت هيچ بودجهآي در اختيار ما قرار نميدهد و ما مجبور هستيم تمام بودجه را از دانشجويان بگيريم.
اما شما گفتيد از تسهيلات بانكها به ميزان قابل توجهي استفاده ميكنيد همين تسهيلات به راحتي در اختيار بخش خصوصي قرار نميگيرد. اين خودش نوعي كمك است.
خير اينطور نيست. در حال حاضر كساني از بخش خصوصي به ما گفتهاند كه پولتان را از بانكها بيرون بكشيد و به ما بدهيد در عوض تسهيلات بيشتري در اختيارتان قرار خواهيم داد كه ما نپذيرفتهايم.
اگر شما يك واحد اقتصادي- فرهنگي بخش خصوصي هستيد بايد به فكر سودآوري آن هم باشيد.
بله دقيقا درست است.
اما شما در ابتدا گفتيد كه همواره هزينههايتان بيش از درآمدتان است و معمولا از تسهيلات بانكي براي پوشش دادن به هزينه استفاده ميكنيد. فكر نميكنم اين مساله نشانهاي از موفقيت باشد كه شما از آن به عنوان يك الگوي خوب براي بخش خصوصي ايران ياد كرديد؟
من چنين چيزي نگفتم.
در ابتداي صحبتتان به آن اشاره داشتيد.
اجازه بدهيد توضيح بيشتري بدهم. من نميخواستم اينگونه عنوان كنم. اولا در اينجا سود مطرح نيست. چون يك موسسه غيرانتفاعي است.
دانشگاه آزاد يك موسسه اقتصادي-فرهنگي است.
منظورم اين است كه سودي به عنوان اين كه به برخي از افراد داده شود در اين جا مطرح نيست. هرچه در ميآوريم. خرج خودش ميكنيم. اما اين كه هزينهها بيش از درآمد است به اين مفهوم نيست كه ما در حال عقبگرد هستيم. بلكه به اين مفهوم است كه يكسري ساختوساز صورت ميگيرد كه در 20 سال آينده از آنها استفاده ميكنيم. بخشي از اين اعتبارات بانكي براي چنين كارهايي است.
برنامه عملياتي شما براي حل مسايل اقتصادي كشور چيست؟
مهمترين مسايل كشور بيكاري و فقر است كه تنها راهحل آن رونق اقتصادي است. رونق اقتصادي در صورت رشد اقتصادي است. دولت آن را حدود سه يا چهار درصد گفته است. من كه مخالف اين اعداد و ارقام هستم و بدبينانه به مسايل نگاه ميكنم. رشد اقتصادي را كمتر ميدانم. براي بالاتر بودن رشد اقتصادي بايد ابتدا امنيت سرمايهگذاري را در كشور ايجاد كرد. ضمن اين كه بايد سرمايههاي خارجي را هم جذب كرد. در اين سرمايهها بايد اولويت به سرمايههاي ايراني خارج از كشور داده شود. اگر بتوانيم حداقل 10 درصد اين سرمايهها را جذب كنيم سرمايهاي معادل پنج برابر بودجه سالانه كشور براي رونق و رشد اقتصادي در اختيار ما خواهد بود.
براي ايجاد زمينهاي كه بتوانيد آن 10درصد سرمايه ايراني خارج از كشور را جذب كنيد چه كار خواهيد كرد؟
امنيت اقتصادي ايجاد ميكنم.
امنيت اقتصادي فقط با حرف و شعار ايجاد نميشود و نيازمند طراحي قوانين و استراتژي مشخص است .برنامه عملي شما چيست؟ آقاي دكتر! شما چه اقداماتي براي ايجاد امنيت انجام خواهيد داد؟
بايد دولت يك برنامه مدون براي حمايت از سرمايهگذاري خارجي به صورت لايحه به مجلس ارايه دهد.
اين كار كه همين الان هم صورت گرفته است. شما چه كار خواهيد كرد؟ عملكرد برخي از نهادها و دستگاهها كه در اختيار رييسجمهور نيست به عدم امنيت سرمايهگذاري دامن ميزند.
هيچ كس نبايد عملكردش خارج از قانون باشد.
|در زماني كه پرونده شهرداران تهران توسط قوه قضاييه با آن شدت و وحدت پيگيري شد، بسياري از كارشناسان دولتي و غيردولتي گفتند كه ميلياردها تومان از سرمايههاي كشور طي دو سه هفته از كشور خارج و به كشورهاي حاشيه خليجفارس سرازير شده است در حالي كه بعدا همه شهروندان تبرئه و مسالهشان حل شد. آيا چنين اقداماتي براي يك رييسجمهوري كه ميخواهد امنيت اقتصادي ايجاد كند، مشكل ايجاد نميكند؟ آن هم اقداماتي كه خارج از توان و اختيارات رييس جمهوري است. ميخواهم بدانم آيا تصويب بهترين قوانين هم در اين شرايط ميتواند كمكي به شما بكند؟
من معتقدم وقتي همه مسايل سياسي ميشوند ما با اين بحرانها روبهرو ميشويم.
شما نميتوانيد بگوييد همه اين مسايل فقط سياسي است و آثار آن در ساير عرصهها انعكاس پيدا نميكند. آقاي دكتر! اگر شما به عنوان يك رييسجمهور با انواع بحرانها مواجه شويد، ميخواهيد چكار كنيد؟ اگر در يك روز 50 تا 60 نفر از فعالان سياسي را كه داراي وجهه بينالمللي هم هستند، با اتهام براندازي دستگير كنند؛ شما چگونه ميخواهيد امنيت اقتصادي به وجود بياوريد. آن سرمايهگذار خارجي كه شما ميخواهيد او را براي آمدن به داخل كشور ترغيب كنيد، با چه اطميناني سرمايه خود را در اختيار شما قرار خواهد داد. همهچيز كه با تصويب يك قانون حل نميشود. حل ميشود؟
واقعيت اينگونه نبوده كه يكشبه حدود 50 نفر را بگيرند و بگويند آنها برانداز بودند. يك پروسه طولاني چندين ساله منجر به اين اتفاق شده است. بحثها، حوادث و اتفاقاتي در اين زمان انجام شده كه به اين نقطه رسيديم.
شوراي نگهبان صلاحيت چند نفر از همين افراد را كه متهم به براندازي هستند تا همين چند ماه پيش به عنوان كانديداي نمايندگي مجلس ششم مورد تاييد قرار داد. پس چگونه در يك فرايند چندساله آنها در زير ذرهبين بودند و بعد اعلام شد كه برانداز هستند؟ واقعيت اين است كه يكدفعه چنين مسالهاي پيش آمد و باز هم ممكن است پيش بيايد. اگر شما به عنوان يك رييسجمهور با چنين بحرانهايي روبهرو شديد، چگونه ميخواهيد امنيت اقتصادي را فراهم كنيد؟
شما بحث را به جايي ميكشيد كه بايد روي يكي دو نفر صحبت كرد. اما من يك چيز كلي به شما بگويم: هرچيز را سياسي جلوه ندهيم.
نظر شما درباره دستگيري نيروهاي ملي- مذهبي چيست؟ آيا آنها واقعا برانداز بودند؟
من در اين مورد چيزي نميدانم. چرا بيخودي چيزي را كه نميدانم بگويم.
شما ميخواهيد رييسجمهور شويد و شهروندان حق دارند مواضع شما را درباره مسايل سياسي بدانند.
مگر هركس ميخواهد رييس جمهور شود بايد مثل خدا از همه چيز باخبر باشد. اينطور نيست. هركدام از اين حوادث سنگين كه در كشور اتفاق ميافتد، پروندهاي براي خود دارند كه لزومي ندارد ما به آنها دسترسي داشته باشيم.
آيا اگر رييسجمهور شديد، نميخواهيد از حقوق شهروندان دفاع كنيد؟
بله. اما هنوز كه رييسجمهور نشدهام. هر وقت شدم اين سوال را از من بكنيد. ضمن اين كه اگر رييسجمهور هم شدم بايد از من خواسته شود، آن وقت دفاع خواهم كرد.
نظرتان نسبت به آزادي بيان و تعطيلي مطبوعات چيست؟
بايد آنچه كه قانون اساسي گفته و آن قوانيني كه به تصويب مجلس رسيده براي ما ملاك عمل باشد، من فكر ميكنم آزادي كه در سالهاي اخير در كشور بوده در تمام دنيا كمنظير بوده است.
آيا با برخورد قوه قضاييه با مطبوعات موافقيد؟
چرا اين مسايل را از من ميپرسيد؟
پس حرف خاصي درباره تعطيلي گسترده مطبوعات نداريد؟
براي اين كه اطلاع دقيقي از اين مسايل ندارم، نميتوانم اظهارنظر كنم. من نميدانم حق با كدام طرف است. آزادي بيان بايد مطابق با قانون باشد. آنهايي كه مطبوعات را تعطيل كردند ادعاهايي دارند و مخالفينشان هم همينطور. من نميتوانم نظر بدهم كه كداميك درست ميگويند.
نظرتان نسبت به مسايل زنان و جوانان چيست؟
اجازه بفرماييد، در اينجا بحث را تمام كنيم. من كارهاي زيادي دارم. انشاءالله در فرصت ديگري جواب خواهم داد.