در سال 76 با روی کار آمدن خاتمی گفته می شد که عده ای می خواهند او را بنی صدریزاسیون کنند . کارهایی هم برای این اقدام خود انجام دادند تا او را به استعفا و چالش با رهبر انقلاب برسانند ، اما ظاهرا موفق نبودند .
به نظر می رسد که حالا برنامه هاشمی زاسیون کردن خاتمی را کلید می زنند . در دو انتخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم ، با برنامه ریزی درستی که محافظه کاران داشتند ، هاشمی رفسنجانی با دوشکست شدید و پی در پی مواجه شد که به فاصله یک سال برای او اتفاق افتاد . در آن زمان تصور عمده این بود که هاشمی پشت پرده تمام چالش ها و اتفاقاتی است که در کشور روی می دهد . این را هم محافظه کاران تشویق و توسعه می داد ند و هم اصلاح طلبان با گیر افتادن در دام اطلاعاتی و امنیتی محافظه کاران به شدت در روزنامه و رسانه ها و سخنرانی های متعددی که داشتند ، پیگیری می کردند .
در انتخابات ریاست جمهوری نهم یک چالش اجتماعی و سیاسی دیگر برای هاشمی ایجاد شد که به نحو اساسی مورد استفاده محافظه کاران قرار گرفت و آن موقعیت اسرار گونه و افسانه ای او بود . چیزی که هنوز هم در برخی خیابان های تهران و شهرهای کشور شنیده می شود . این بزرگترین نقطه ضعفی بود که هاشمی رفسنجانی و اطرافیانش هرگز نتوانستند از کابوس آن خارج شوند . انهایی که زیرک تر بودند پیش از برگزای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم بارها با او و پسرانش که شنیده شده بر او تاثیر دارند گفت گو کردند و توصیه کردند تا از صحنه انتخابات کناره گیری کند و با احمدی نژلاد رقابت نکند . دلیل آنها هم این بود که ابهامات زیادی بر دور اول انتخابات وجود داشت که سلامت انتخابات را زیر سوال می برد . این بهانه خوبی بود برای کناره گیری . اما هاشمی رفسنجانی چنین نکرد .
به نظر می رسد همین روند در مورد خاتمی در حال تکرار شدن است . اختلاف بین اصلاح طلبان به حدی است که امکان اجماع نیست . دست کم کروبی با توان بخش عمده ای از کارگزاران به رهبری کرباسچی و کمک های مالی و رسانه ای محافظه کاران شرایط را برایش تنگ خواهد کرد.
سرمقاله هفته گذشته کیهان هم نشان از اقداماتی دارد که تهدید به ترور و به گردن اطلاح طلبان انداختن یکی از پیش پا افتاده ترین آنها است . شاید برای همین است که علی مطهری نماینده محافظه کار منتقد دولت احمدی نژاد توصیه کرده برای خاتمی بهتر است که نیاید ... اگر رای نیاورد جایگاه خود را ازدست خواهد داد .
اما روح الله حسنیان که ارتباطات امنیتی گسترده ای با سعید امامی ( یکی از طراحان قتل های زنجیره ای سال 78 ) و با مدیرمسول امنیتی – اطلاعاتی روزنامه کیهان دارد و همچون او غیب گو است ، ترجیح می دهد تا خاتمی بیاید و کارش را در همین سه چهار ماه باقی مانده تمام کنند. او می گوید : "دعا می کنم خاتمی تا آخر در انتخابات باقی بماند تا متوجه شود هشت سال ریاست جمهوری اش برای مردم قابل قبول نبوده است ."
به نظر می رسد این راه در مقایسه با اقداماتی که منجر به شکست هاشمی رفسنجانی شد ، ساده تر است . خاتمی فاقد چسبندگی به ساختار قدرت از نوع هاشمی رفسنجانی است . اگر خیلی ها در نقد هاشمی ملاحظه هایی را مراعات می کردند و خودشان را رو در رو با او قرار نمی دادند ، در مورد خاتمی چنین نخواهند بود . پس با تمام قوا و امکانات وارد عرصه خواهند شد .
در روزها و هفته های آینده باید شاهد فیلم هایی چون عصر عاشورا و آن پلاکارد ها و عکس هایی که به کمک رحیمی استاندار کردستان برای خاتمی در سال 76 پخش شده بود ، باشیم . با این تفاوت که خیلی های دیگر، فرمان این اقدامات را در دست گرفته اند .
از سوی دیگر خاتمی و یارانش تقریبا هیچ روزنامه ای را برای رساندن پیامشان به مردم ندارند . خود وی هم به آن اعتراف می کند :" مساله مهم رسانه است . هم اکنون رسانه های مهم و پر تیراژ و تاثیر گذار در اختیار یک سلیقه خاص است که وظیفه خود می داند هر سلیقه ای را که نمی پسندد ، تخریب کند ... اگر تدبیری در سطح کشور باشد این تخریب ها کنترل خواهد شد ."
انها فقط تعدادی سایت اینترنتی در اختیار دارند که خوانندگان اندک و ثابتی دارد . ضمن این که هر روز با مشکل فیلتر شدن مواجه هستند .
موضوعی که در این مورد باید توجه ویژه ای به آن داشت ، مسائل اقتصادی و وابستگی گروه های ذی نفع به سرمایه های کلانی است که در هر گوشه کشور وجود دارند . هم اکنون گروه های زیادی در حوزه اقتصادی و مالی کشور فعال شده اند که به راحتی از این موهبت بسیار بزرگ دست نخواهند کشید . بنابراین بزودی شاهد هجمه های گسترده به خاتمی خواهیم بود که به پشتوانه این پول های هنگفت ایجاد خواهند داشت . با چاشنی ای از گرایش های امنیتی و نظامی .
ساختار انتخابات در ایران همواره به گونه ای بوده که حرف و حدیث فراوان در خصوص دست کاری در نتایج اراء وجود داشته است . این فرایند شفاف نیست و پرسشی 30 ساله است . بارها گروه های و نهادهای مدنی و حقوقی و سیاسی در باره آن جواب خواسته اند اما کسی توجهی به آن نکرده است . پر واضح است که این ساختار غیر شفاف به کمک خاتمی عمل نخواهد کرد .
عملکرد هشت ساله خاتمی در حوزه های سیاسی ، فرهنگی و امنیتی پرسش های بزرگی را بوجود آورده که در مدت زمان باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری دهم بارها باید به آنها پاسخ دهد . این پرسش ها را ، برخی از طرفدارنش و با غلظت بیشتر نیروهایی که به محافظه کاران گرایش دارند ، مطرح خواهند کرد . محافظه کارانی که سیاست خارجی و اقتصاد را هم به فهرست پرسش های خود اضافه خواهند کرد .ایا خاتمی خودش را برای این برنامه آماده کرده است . خیلی ها بر این باور بودند که خاتمی یک آستانه تحمل مشخص دارد . بنابراین می توان در یک زمان شش ماهه او را وادار به کنار کشیدن از ریاست جمهوری کرد . آنها در پیشبرد آن برنامه هایشان موفق نبودند . اما آیا این بار خاتمی قادر است با موفقیت به 22 خرداد 88 برسد .