نظاميان انگليسی، رافت جمهوری اسلامی و فعالان زن

سه شنبه 25 دسامبر 2007


سربازان انگليسی دستگير شده در ايران بنا بر گفته رئيس جمهوری ايران با رافت اسلامی جمهوری اسلامی آزاد شدند.اما مشخص نيست که چرا اين "رافت اسلامی" شامل حال منتقدان ، فعالان اجتماعی و سياسی ، زنان ، روزنامه نگاران ايرانی و معلم ها نمی شود؟

۱- مقامات ايران از همان ابتدا عنوان کردند که اين افراد جاسوس هستند و به جرمشان هم اعتراف کرده اند، در تلويزيون دولتی هم بارها آن را تکرار کردند و قرار بر اين شد که روال قانونی در باره همه آنها اعمال شود که البته در نهايت ديديم که چه شد. در سال های گذشته تعداد زيادی از روزنامه نگاران ، زنان ، استادان دانشگاه ، دانشجويان و منتقدان سياسی واجتماعی جمهوری اسلامی با انواع اتهام های کوچکتر يا بزرگتر از اتهامات انگليسی ها دستگير شدند. اما هرگز به اين شيوه در باره آنها عمل نشد.

۲- جمهوری اسلامی با استفاده از رافت اسلامی کسانی را که به گفته خودشان جاسوس بودند بدون طی مراحل قضايی عفو کرد . در سال های گذشته بسياری از فعالان سياسی اجتماعی ايران حتی پس از طی مراحل طولانی قضايی هرگز مورد "رافت اسلامی" قرار نگرفتند . علی فرحبخش يکی از روزنامه نگارانی است که پنج ماه پيش به اتهام جاسوسی دستگير شد. تا دوماه اول در انفرادی بود و حتی اجازه تماس تلفنی با خانواده اش را نداشت. شنيده شده که هاشمی شاهرودی رييس قوه قضاييه دستورآزادی او را صادر کرده است اما ظاهرا قاضی پرونده نمی خواهد که "رافت اسلامی" شامل حال او شود.

۳- انگليسی هايی که به گفته مقامات جمهوری اسلامی، جاسوس بودند ،مورد رافت و عفو اسلامی قرار گرقتند . و از قضا همين کسانی که از نظر جمهوری اسلامی به جرم جاسوسی خود اعتراف کرده بودند به صورت کاملا تصادفی! در کاخ رياست جمهوری مقابل رئيس جمهوراحمدی نژاد قرار گرفتند و رييس جمهور هم البته مهرورزانه در حضور خبرنگاران با آنها خداخافظی کرد .اما وقتی منتقدان جمهوری اسلامی پس از گذراندن دوران زندان و يا طی مراحل بازداشت خود می بايست آزاد شوند با ساعت ها تاخير و برخورد نامهربانانه در مقابل زندان مواجه می شوند . در نهايت با منت های بسيار بازجوهايی که خود را کارشناس می نامند در ساعت دو و يا سه نيمه شب و در تاريکی مقابل زندان اوين رها می شوند . نمونه بارز آن فعالا ن جنبش زنان بازداشت شده در سيزدهم اسفندماه بودند که حتی خانواده های برخی از آنها نمی دانستند که قرار است آزاد شوند . روزنامه نگاران و فعالان زن که بازداشت می شوند تا چند روز اول اصلا معلوم نيست توسط چه کسی و يا چه نهادی دستگير شده اند و مشخص نيست در کجا نگهداری می شوند . چه برسد با اين که بصورت تصادفی سر از کاخ رياست جمهوری در بياورند .

۴- جمهوری اسلامی انگليسی هايی را که بارها جاسوس ناميده بود ،چه با روی خوش بدرقه کرد . برای همه آنها کت و شلوار و لباس نو تهيه کرد و به هنگام آزادی با کيک و شيرينی کام شان را شيرين کرد . اينها همه نشانه رافت اسلامی جمهوری اسلامی است . اما وقتی پدر و مادر پير علی فرحبخش پس از پنج ماه دوری از تنها فرزندشان، در پيش از تعطيلات سال نو برای او چند کتاب و تعدای لباس هديه بردند ،مسئولان زندان از پذيرش هدايای پدر‌ی رنجديده و مادری دلشکسته برای تنها فرزندشان خودداری کردند.

۵- با خواهر ناهيد کشاورز اين فعال حقوق زنان و پژوهشگر اجتماعی نيز چند روز پيش از شهری دور با چند دست لباسی که برای خواهر زندانی اش خريده بود،برخورد مشابهی شد ، نه فقط لباس ها را نپذيرفتند که برخوردی نا مناسب با اوکردند.

۶- واقعيت اين است اغلب حکومت های جهان سومی به دليل نگرانی های گسترده داخلی ، همواره در مواجهه با خارجی ها ، آن هم از نوع غربی اش ، چاره ای جز برخورد از موضع پايين را ندارند . شايد جمهوری اسلامی چاره ای جز نشان دادن رافت به شهروندان انگليسی را نداشت و دولت حامد کرزای هم در افغانستان برايش دشوار نبود که پنج زندانی طالبان را برای رهايی يک شهروند ايتاليايی آزاد کند و اما نگران روزنامه نگار افغانی که به همراه آن ايتاليايی در چنگال طالبان بود،نباشد و شايد خيلی هم برای آقای کرزای مهم نبود که طالبان خبرنگار افغانی را بکشند همچنان که قبلا راننده افغانی آن ايتاليايی را کشته بودند . شايد فقط مهم اين بود است که طرف خارجی نرنجد .

۷- دوستی به طنز می گفت تمام اين حوادث نشان می دهد که از نظر دولتمردان ما تجاوز به آبهای ايران بهتر از جمع کردن امضا از زنانی است که نمی خواهند شوهرانشان "هوو" بر سرشان بياورند. چون دستهای متهمانی با جرم اول را به هنگام آزادی پر از هديه می کنند و بر دست دومی دستبند فلزی می زنند و در نامناسب ترين بند زندان اوين نگهداری می کنند . و دوست ديگری هم در جوابش گفت البته اگر مليت غربی داشته باشی امنيتت چند برابر خواهد شد.

۸- روز ۱۳ اسفند که ۲۳ نفر از فعالان جنبش زنان را دستگير کردند و به بازداشتگاه وزراء بردند يک عکاس هلندی در مقابل آن بازداشتگاه از بازجوهای وزارت اطلاعات عکس گرفت . بلافاصله سه چهار نفر او را گرفتند اما وقتی فهميدند که خارجی آن هم از نوع غربی اش است، آزادش کردند و به جای او جواد منتظری ،عکاسی را که همسر روزنامه نگارش- آسيه امينی – همان روز بازداشت شده بود، به داخل بردند و تا توانستند تهديد ش کردند و کتکش زدند . همانجا به يکی از دوستان گفتم کافی بود اين عکس را يکی از ما ايرانی ها گرفته بوديم معلوم نبود چه بلايی سرمان می آوردند .

سه شنبه 15 آبان 1386





تعديل از پيش

اين سخنگاه از پيش تعديل مي‌شود: نظر شما پيش از تأييد مديران سايت ظاهر نخواهد شد.

كى هستيد؟
پيام شما

براى درست كردن پاراگراف، كافيست كه خط خالى ايجاد كنيد.




بنا به توافقنامه Creative Commons برخی از حقوق برای بهمن احمدی امویی محفوظ است.
نقل قول غیرتجاری و با ذکر منبع و اطلاع نویسنده، آزاد است.