|
سيل زنان در راه استيكشنبه9 تیر 1387 چهرشنبه 17 آذر 78 روزنامه صبح امروز هنگامي كه سيدمحمدخاتمي در روز 16 آذر سال 77 در جمع و در ميان غريو شادي دانشجويان دختر و پسر مشتاق دانشگاه صنعتي شريف اعلام كرد كه 51 درصد پذيرفتهشدگان كنكور سراسري سال گذشته دختران و زنان هستند، در آن روزهاي پرتنش كه همچنان هم ادامه دارد، شايد كمترين توجه به آن سخن و ميزان تاثيرگذاري زنان و دختران بر تحولات اجتماعي سياسي ايران صورت گرفت. در نخستين انتخابات سراسري شوراهاي شهر و روستا كه پس از انقلاب در اسفندماه سال گذشته برگزار شد، 3/7 درصد از نامزدهاي انتخابات را زنان تشكيل دادند. آنان توانستند يك سوم نمايندگان اصلي شوراهاي شهر را به خود اختصاص دهند. در همه مراكز استانها به استثناي ايلام، سنندج و ياسوج زنان به عنوان اعضاي اصلي شوراي شهر برگزيده شدند. در پايان انتخابات در 109 شهر كشور تعداد 114 نفر از زنان، نفر اول و يا نفر دوم اعضاي شوراي شهر بودند. به نظر ميرسد دوران حركت جهشي زنان براي كسب موفقيتهاي اجتماعي- سياسي متناسب با تواناييها و سهم خود از جمعيت كشور آغاز شده بود. زمزمههاي شروع اين حركت يك سال قبل از سخنراني خاتمي به عنوان رييسجمهوري در جمع دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف، در خرداد سال 76 آغاز شده بود. از سال 61 شروع شد در جامه و فرهنگ مردسالار كشور هرگز به زنان فرصت آن داده نشد كه بخت خود را در سطوح بالاي مديريت بيازمايند. اينان بالاجبار در كادرهاي درماني و آموزشي فعاليت ميكردند. در مواقعي پس از انقلاب نيز با كشيدن پردههايي كلاسهاي درسي آنان را از مردان جدا كردند. در بعضي از شهرستانهاي نه چندان دورافتاده تا آنجايي كه امكان داشت سعي ميشد كه مدارس راهنمايي و دبيرستان دختران و پسران در يك مسير قرار نگرد و اگر چارهاي جز آن نبود مديران مدارس تلاش بسياري براي عدم تلاقي ساعات شروع و پايان تحصيل دختران و پسران اعمال ميكردند. ما در كشورمان شهروند درجه يك و دو نداريم. همه برابرند. زن را شهروند درجه دو لحاظ كردن بد است و از طرفي طرح تساوي بين زن و مرد نيز بد است. علياكبر ناطق نوري، رييس مجلس و رقيب جدي سيدمحمد خاتمي در هفتمين انتخابات رياست جمهوري، در يك سخنراني معتقد بود كه: «جهاد زن، خوب شوهرداري و خوب خانهداري كردن است.» گفته ميشود كه يكي از علل عمده پيروزي خاتمي بر ناطق نوري گرايش گسترده زنان و دختران به وي و شعارهايي بود كه در مورد حفظ حقوق زنان از سوي ستاد انتخاباتي وي ارايه شده بود. عباس عباسي، نماينده نام آشناي خوانندگان گزارش صبح امروز نيز در زمان نظرخواهي در مورد پرداخت مهريه زنان به نرخ روز ادعا كرد: «زن استهلاك دارد و طبيعي است كه مهريهاش نبايد به نرخ روز تعيين شود.» هرچند وي به قول يكي از نمايندگان بالاخره در نظرات خود تغييرات فاحشي داد و هنگام رايگيري در مورد افزايش قيمت برق گفت:«به دليل اين كه زنان در آشپزخانه فعاليت ميكنند و به شدت دچار گرما ميشوند با افزايش قيمت برق مخالف است!» امروز از هر 10 هزار مدير فقط سه نفرف اما فردا… در حال حاضر از مجموع يك ميليون و 958 هزار نفر از كارمندان دولت، حدود 618 هزار نفر آنها زن هستند كه نزديك به 31 درصد كاركنان دولت را شامل ميشوند از اين تعداد 73 درصد در آموزش و پرورش 5/15 درصد در وزارت بهداشت و 11 درصد در ساير دستگاههاي دولتي، اشتغال دارند. 5/59 درصد زنان شاغل داراي مدرك ديپلم و كمتر از آن، 8/24 درصد داراي مدرك تحصيلي فوقديپلم و 7/15درصد داراي مدرك ليسانس و بالاتر هستند در سال 77، درصد قبولي دختران و زنان در آزمون سراسري دانشگاه از پسران پيشي گرفت. به طوري كه 4/51 درصد از كل شركتكنندگان در آزمون و 1/52 درصد از كل قبول شدگان در آن سال را زنان تشكيل دادند. همچنين گفته ميشود كه از هر 10 هزار مدير ارشد كشور، فقط سه نفر از آنها زن هستند. اين آمارها در ابتدا شايد وضعيت مايوسكنندهاي را نشان دهد. در ايران شايد مديريت يك زن به عنوان يك وصلة ناجور قلمداد شود و مردان از مدير زن تمكين نكنند. اما سيرتحولات جامعه نشان ميدهد كه اين موارد پايدار نيست. دخالت دادن و مشاركت زنان در فعاليتهاي اجتماعي، به ويژ در سطوح مديريت بالا، لطفي نيست كه از سوي مردان به زنان داده شود. در واقع بخش مردسالار ادارهكنندة حكومت در مقابل سيل روزافزون زنان فرهيخته و تحصيل كرده خلعسلاح شده است و ناچار تن به اين كار خواهد داد. در يكي دو سال اخير حدود 400 انجمن و تشكل غيردولتي، در زمينة محيطزيست، حقوق كودك و زن و … در كشور پا گرفته است كه عمدة اعضا و گردانندگان آنها را زنان به ويژه زنان تحصيلكرده تشكيل ميدهند. محمود اشرفي معتيد است: در ايران نگرش و عملكرد مردسالارانه غافلگير شده است و در مواردي نيز عقبنشيني كرده است. انتصاب مديران زن نتيجة اين غافلگيري است و در جوامعي چون ايران، به دليل اينكه رعايت حقوق چون زنان سير طبيعي خود را نداشته است. در آينده بسيار نزديك، درصد مشاركت زنان در جامعه نيست به جوامعي كه رعايت حقوق زنان در آنها ريشهدارتر بوده و سير طبيعي خود را داشته است، بيشتر خواهد بود و تعداد مديران زن در جامعة ايران بيش از تعداد زنان مدير در جوامع غربي خواهد بود. غافلگيري! سالها پيش يك گزارشگر فرانسوي پس از ديداري كوتاه از ايران نوشت: «حجاب، زنهاي ايراني را از پشت پستوي خانهها بيرون كشيد و ميزان فعاليتهاي اجتماعي آنان را افزايش داد. قانون از آنها حمايت كرد و زنجيرهاي سه عامل سنتي محدودكنندة فعاليتهاي اجتماعي- سياسي (برادران، پسران و شوهران) آنها را در بسياري از موارد پاره كرد و گسترش آموزش عالي در سطوح مختلف و در دورافتادهترين نقاط كشور را براي آنها فراهم كرد.» يك جامعهشناس در اين باره ميگويد: در اين سالها كسي توجه جدي به نتيجه گسترش آموزش عالي (آزاد و دولتي) نكرد. در دوم خرداد و گرايش گسترده جوانان، زنان و دختران به خاتمي بود كه تحولات اجتماعي صورت گرفته خودنمايي كرد و به سطح آمد. او ميگويد: «به جرأت ميتوان گفت كه زنان و دختران، خاتمي را به پيروزي رساندند. گروههاي تصميمساز جامعه شوكه شدند و اين غافلگيري بر مواضع گروههاي تصميمساز جامعه اثر داشته است. اين مساله بيشتر دامان محافظهكاران و جناح راست را گرفت. زيرا آنها بيشتر ميبايستي از مواضع پيشين خود و نقطهنظراتشان نسبت به زنان عدول ميكردند.» در واقع تحت تاثير شرايط جديد و فشار روزافزون زنان فرهيخته، سرانجام جناح راست و اقتدارگرايان با اندكي تاخير مجبور به تلطيف مواضع خود شدند. مثال آن را ميتوان در معرفي كانديداهاي انتخاباتي در شوراهاي شهر و در آيندهاي نزديك در انتخابات مجلس شاهد بود. محافظهكاران براي بقاي خود مجبور به اين تغيير نگرش شدهاند و در آينده بيشتر انعطاف نشان خواهند داد. كارشناسان سياسي معتقدند: باز كردن يك حساب ويژه براي زنان و دختران توسط گروههاي سياسي در جامعه فعلي ايران امري اجتنابناپذير و يك عامل بقا خواهد بود. *** صلحطلبي، تفاهم و گفت وگو از نهادينهترين ارزشهاي بشري است كه در زنان به وفور يافت ميشود هم از اين رو است كه به همراه بسياري عوامل ديگر، اين قشر رويكردي دوچندان نسبت به برنامهها، اهداف و عملكرد خاتمي از خود نشان داده است. |