|
![]() رمضان احمد کمال ، درد و غریبیجمعه11 دی 1394 "لوله خرطومی اکسیژن با چسبی به دهان و سرم از طریق یکی از رگهای دست راست هوا و غذا به او میرسانند. پای راستش به تخت زنجیر شده و صدای خس، خس نفسی که به زحمت میرود و میآید شنیده میشود.یک دکتر و دو سه پرستار دورش جمع شدهاند. پلکهایش را باز میکنند. دکتر به قفسه سینهاش فشار میآورد و مرتب نامش را صدا می زند:رمضان!رمضان... اما پاسخی نمیگیرد." امروز ساعت 12 ظهر به اورژانس شماره یک بیمارستان امام خمینی رفتم تا سراغی از رمضان احمد کمال بگیرم . هنوز در کما است . این را همان دکتر میگوید. تا الان 48 ساعت میشود . از دکتر جویای احوالش میشوم ، میگوید : تحریکش که میکنیم پاسخ میدهد و سرفه میکند، اما متاسفانه در کما است و باید منتظر بمانیم . رمضان احمد کمال آدمی است که برای آرمانهای خودش مبارزه کرده است . چه ما با آن موافق باشیم و چه مخالف . حدود 10 سال از عمرش را در کوههای کردستان بین سه کشور عراق ، ترکیه و سوریه گذرانده و الان هم هفت سالی است که در ایران زندانی است. فکر میکنم برای آدمی در سن 33 سالگی این همه تحمل رنج و درد کشیدن کافی است . امیدوارم مسئولان بیمارستان شرایط بهتری را برای او فراهم کنند. تا کمتر زجر بکشد . اگر چه شاید این روزها، از معدود زمانهایی است که دردِ دائمی دست و پایش را حس نمیکند . سالن بزرگ اورژانس پر از بیمار است. آدم را یاد بیمارستانهای مناطق جنگی میاندازد .تعداد زیادی از بیماران ، همراهانشان و کادر درمانی ماسک های سفید رنگی را به دهان دارند . دوسرباز محافظ رمضان ، هم صورتشان را با ماسک های بزرگی پوشانده اند. باید از بین بیمارها رد شوی. صدای بیمارها و معدود همراهانشان در هم میپیچد و فریاد و صدای بلند دکترها و پرستارها، فضا را هیجانی میکند.همان چنددقیقهای که آنجا بودم احساس خفگی و بیماری داشتم . معلوم نیست یک آدم بیمار تا چه حد میتواند از این شرایط سالم بیرون بیاید . چه برسد به رمضان احمد کمال که در کما است. رمضان احمد کمال چریک زندانی سیاسی کرد سوری که بیش از هفت سال است در زندانهای مختلف جمهوری اسلامی دستبهدست میشود ، در بیهوشی کامل و در اورژانس بیمارستان امام خمینی تهران بستری است. کسی که سالها با او در 350 و رجایی شهر هم بند بودم .چندجملهای فارسی صحبت میکند .جز گروهی بودند که با دولت بشار اسد مبارزه میکردند و بعدها با پیوستن به پ. ک. ک. در تمام محدود کردستان عمل میکردند. رمضان احمد کمال هفت سال پیش به همراه چهر چریک دیگر نیروهای پ. ک. ک. اشتباهی وارد مرز ایران شدند و در کمین نیروهای مرزی ایران افتادند. دو نفر از آنها کشته شدند، رمضان با 5 گلوله بهشدت زخمی شد و نفر چهارم موفق به برگشت به داخل مرز عراق شد. از آن زمان رمضان در زندانهای مهاباد ، قزوین ، اوین و رجایی شهر جابجا میشود و اقدام مؤثری هم برای مداوای او انجامنشده است . بخشی از بدنش ازکارافتاده و هنوز تعدادی از گلولهها در بدنش است. رمضان به زور سی و سه سال دارد . از اهالی کوبانی سوریه است . اما وقتی نگاهش میکنی 40 ساله میزند. بهناچار و درحالیکه او بیهوش بود ، او را به بیمارستان امام خمینی تهران بردند و هماکنون در بیهوشی کامل و در بخش اورژانس این بیمارستان بستریشده است |