همه مدارک قلابی مردان جمهوری اسلامی

وقتی لاریجانی رئیس مجلس در شیراز به دانشجویانی که نسبت به بی تفاوتی مجلس در مقابل مدرک قلابی کردان ، وزیر کشور ، اعتراض داشتند ،گفت : ” از این مدارک جعلی فراوان داریم ” ، یاد گفته یکی از مدیران پیشین جمهوری اسلامی افتادم که زمانی به من گفته بود :” در مجلس دوم مصوبه ای گذرانده شد تا بر اساس آن ۱۲۰ نفر ، که اسامی همه آنها در آن مصوبه آمده بود ، از این امکان برخوردار شدند که بدون گذراندن مراحل عادی و شرکت در کنکور دوره های تخصصی پزشکی و رشته های دیگر را در مقطع فوق لیسانس و پس از آن دکترای ( عمومی و تخصصصی) بگذرانند . از این مدیر که خود نیز از این امکان استفاده کرده بود ، پرسیدم چه احساسی داشتی که بدون طی کردن مراحلی وارد دوره تخصص پزشکی شدی ؟ جواب داد: ” حقمان بود . ” و با خنده ادامه داد : ” تازه من سه بار رشته تخصصی خودم را بعد از یکی- دو ترم تغییر دادم تا آن رشته ای را که مورد علاقه ام بود ، انتخاب کنم .” او حالا به دور از غوغای وزارت و وکالت در مطبش بیماران را معاینه می کند . بسیاری از این ۱۲۰ نفر بعدها جزو مقامات ارشد تصمیم سازی و تصمیم گیری در دولت های ، خاتمی و احمدی نژاد شدند.

چندی پیش که موضوع جعلی بودن مدرک کردان تازه رو شده بود یکی از سردبیران روزنامه های اصلاح طلب هم به طور ضمنی به همین حرف یک ماه بعد لاریجانی اشاره کرد که از این مدارک یک شبه در ایران زیاد است . او نقل می کرد که در دانشگاهی که فوق لیسانس می خواند تعدادی از دوستانش از مقامات اطلاعاتی و امنیتی بودند که جسته و گریحته در کلاس های درس شرکت می کردند . وقتی از آنها دلیل بی نظمی هایشان را پرسیده بود ، یکی شان به او گفت :” فلانی ! ما از باوجدانها هستیم که سر برخی از کلاس ها شرکت می کنیم و امتحان ها را هم کم و بیش می دهیم . خیلی ها تماس می گیرند تا مدرک تحصیلی برایشان ارسال شود ،آن هم بدون اینکه در کلاسی و امتحانی شرکت کنند . یک مدرک درست و حسابی و معتبر از برخی دانشگاه های دولتی یا آزاد .”

اخیرا هم احمد شیرزاد ، نماینده مجلس ششم که حتما اطلاعاتی دارد ، در وبلاگش در باره مدرک فوق لیسانس و دکترای احمدی نژاد ابرازتردید کرده و موضوع صلواتی بودن مدرک دکترای او را پیش کشیده است . در همین ارتباط یک منبع موثق که ارتباط هایی با برخی از استادان دانشگاه علم و صنعت ، محل تحصیل احمدی نژاد ، دارد ،گفته است که روزی که قرار بود احمدی نژاد از تز دکترایش دفاع کند ، استادان راهنما و مشاور او رو به حاضرین گفتند : ” همه ما که اقای احمدی نژاد را می شناسیم . بنابراین نیازی به دفاع ندارند .”او به حاضرین گفت :” یک صلوات بفرستید .”و به این ترتیب ظاهرا بدون دفاع به ایشان نمره داده اند .”

به گفته این منبع آگاه ، حاضرین هم با فرستادن صلوات مهر تائیدی بر دفاعیه احمدی نژاد زدند .

احمدی نژاد در سال ۶۵ در مقطع فوق لیسانس عمران دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد و در سال ۶۸ بدون داشتن دکترا عضو هیات علمی شد. اودر سال ۷۶ توانست دکترا بگیرد . او در فاصله سال های ۷۲ تا ۷۶ نخستین استاندار اردبیل هم بود . در واقع در همین دوران هم تدریس می کرد ، هم درس می خواند و هم استانداری می کرد و هم از رونامه ها و نشریات اصلاح طلب شکایت به دادگاه می برد و به عنوان شاکی هم در جلسات دادگاه می نشست .

اما شاید نابغه ترین فرد کابینه نهم ، جهرمی وزیر کار باشد . او ۲۰ ساله بود که در سال ۵۹ و ۶۰ فرماندار نور و سرپرستی فرماندار آمل را با هم برعهده داشت . درسال های ۶۱ تا ۶۳ یعنی در ۲۳ سالگی استاندار زنجان بود و تا ۲۷ سالگی استاندار لرستان و بین سال های ۶۷ و ۶۸ و در ۲۸ سالگی استاندار سمنان . با این همه مشغله و با توجه به تعطیلی دانشگاه های کشور برای حدود دوسال ، بعید است که او تا این زمان توانسته باشد لیسانسش را گرفته باشد . در فاصله چهار ساله ۶۸ تا ۷۲ اگر چه اوسمت های متعددی در مجمع تشخیص مصلحت داشته ،اما در سال ۷۲ عضو هیات امنای دانشگاه علوم پزشکی شیراز می شود . بدون هیچ ربطی به شیراز و پزشکی . اوحتی در تهران متولد شده بود . احتمالا خانواده اش از استان فارس و جهرم آمده بودند .

جهرمی در سال ۷۶ رئیس دانشگاه مدیریت واحد جنوب دانشگاه آزاد تهران شد . در هر صورت معلوم نیست او پس از این دوران مدیریتی ، چگونه به مدیریت استراتژیک علاقمند شد و دکترای آن را گرفت و یا اینکه پیش از آن گرفته بود و یا در همان زمانی که ریاست دانشکده مدیریت را داشت ، دکترای مدیریت گرفت؟

برخی ازمعتقدترین مردانی که در کوران پر تلاطم جمهوری اسلامی صیقل داده شدند ، این روزها زمامدار تمام عرصه های کشورند . سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و نظامی. همه آنها در تمام این ۳۰ سال نیز در بخش های کوچک و بزرگی ، تمام روز شب خود را برای رسیدن به آرمان هایشان گذاشتند . خیلی از آنها جوانی نکردند ،اما بعدها در دوران میان سالی هوای جوانی بر سرشان زد ، بعضی هاشان به خاطر تعهدی که برتر از تخصص بود کشور را آزمایشگاه تئوری های یک شبه و آزمون و خطا کردند و چون دیگر یارانشان در میان سالی و با آن همه مشغله کاری و فکری که داشتند و دارند، به فکر تخصص افتادند .

زمانی که تخصص نداشتند دیگران را به بهانه نداشتن تعهد به حاشیه راندند و حالا هم که تخصص دانشگاهی و مدارک متعدد را به دیوار اتاق ها و خانه هایشان آویزان کرده اند ، چون تعهد وتخصص را با هم دارند ، پس باز هم می توانند ایران را به عنوان یک الگویی جهانی معرفی کنند و به فکر مدیرت جهان باشند . آنها خود را برای همه دوران ها آماده کرده اند .

برخی از آنها در حالی که وزیر و وکیل و استاندار و نماینده مجلس وبسیاری جاهای حساس دیگر بودند چاره کار را در فرا خواندن استادان دانشگاه به دفاتر کارشان دیدند . روزنامه های اصلاح طلب در دوران خاتمی بارها نوشتند که کمالی وزیر دیپلمه کار در دوران هاشمی رفسنجانی یکی از آنها ست . به نوشته همین روزنامه ها او برای رفع خستگی در پشت بام وزارت کار تعدادی کبوتر داشت که بعضی وقت ها هم سری به آنها می زد .

اما بعضی ها زیرک تر از بقیه با پیدا کردن یکی دو واسطه راه شش – هفت ساله دوستان دیروز ورقیبان امروزشان را یک شبه و با خرید مدرک طی کردند . آن هم نه از داخل بلکه از خارج کشور و اتفاقا کشورهایی که در تمام این سال ها مظهر شیطان و فساد و نابودی بشریت و بدبختی مردم خاورمیانه وایران لقب گرفته بودند . تا حالا علی کردان ، وزیر کشور، سرآمد این دسته است . تا در آینده چه از پرده برون افتد ؟

آیا مردان جمهوری اسلامی نابغه هستند ؟ نگاهی گذارا به اقتصاد ، سیاست ، فرهنگ و مسائل متعدی که گریبان ایران را بواسطه مدیریت آنها گرفته ، پاسخ قانع کننده ای حتی به وفادارترین نیروهای جمهوری اسلامی نمی توان ارائه کرد .

اگر آنها نابغه نیستند و حتی قادر به اداره یک دستگاه ونهاد معمولی هم نیستند و برخی هایشان بنا به گفته آیت الله خمینی قادر به ادراه یک نانوایی نبودند ، چگونه توانستند با داشتن پست های پر مشغله ای چون سفارت ، وکالت ، وزارت و استانداری و معاونت وزیر هم زمان در دانشگاه های داخل و خارج کشور درس بخوانند و دکترا بگیرند و حتی نتوانند در مقابل خبرنگاران خارجی و در سفرهایی که می روند یکی دو جمله بدون غلط انگلیسی صحبت کنند . یکی دیگر از عجایب جمهوری اسلامی هم این است که جمع اضداد را ممکن کرده است .

عجب این که بسیاری از این مدیران ارشد و همیشه در صحنه که هم جای پایی در اداره کشور دارند و هم کرسی در دانشگاه ، عمدتا مدیریت استراتژیک و مدیریت بحران خوانده اند . اما در عمل کمترین اعتنایی به ابتدایی ترین آموخته های مدیریتی خود ندارند . آیا آنها واقعا این دوره های تخصصی را گذرانده اند ؟

نوشته‌های مشابه

+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.

افزودن