همه چیز درباره داروی مرگ‌آور ایرانمهر

{{{ {{ روزنامه وقایع اتفاقیه یکشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۳

بهمن احمدی امویی}}} }} }} }}}

«هشدار! در مصرف این دارو دقت ویژه شود. خطر عفونت بسیار جدی است.»

این جمله‌ای است که در روی هر بسته از داروی بیهوشی پروپوفول چهار مرتبه با رنگ قرمز تکرار شده است. اما اشکال این هشدارها برای یک مصرف کننده ایران آن است که تماماً به زبان آلمانی است. زبانی که کمتر دکتر و یا پرستار ایرانی با آن آشنایی دارد.

در یکی از روزهای سرد و بی‌روح زمستان سال پیش دو نفر از نمایندگان شرکت‌های توزیع و واردکننده داروهای تک نسخه‌ای که از قضا رقبای جدی یکدیگر بودند به فاصله ۱۵ روز از یکدیگر در شهر فرانکفورت آلمان با نمایندگان شرکت تولیدکننده داروی بسیار قوی بیهوشی پروپوفول (PROPOFOL) دیدار داشتند. آن قرارها نتیجه داد و محصولات آن شرکت از برلین به مقصد فرانکفورت بارگیری و از آنجا با هواپیما به تهران منتقل شد. تولیدکننده این دارو می‌دانست که حساسیت بسیار زیاد آن ایجاب می‌کند تا شرایط نقل و انتقال و توزیع و مصرف آن در شرایط ویژه و با کمک نیروهای متخصص و مجرب صورت بگیرد. شرایطی که طرف واردکننده نیز می‌بایستی به آن آگاهی کامل داشته باشد.

مصرف عمومی داروی بیهوشی پروپوفول از حدود ۱۵ سال پیش در جهان و نزدیک به دو سال پیش در ایران شروع شد. این دارو شرایط بیهوشی بسیار خوبی ایجاد می‌کند. بیهوشی سریع و بیداری کامل و سریع بعد از قطع دارو. مصرف بی خطر آن در نارسایی‌های کلیوی و کبدی و بسیاری از بیماری‌های دیگر همه دلایل کافی هستند برای گسترش روزافزون آن و علاقه پزشکان به استفاده از آن اما این همه ماجرای مربوط به این دارو نیست.

در صفحه ۱۲۶۵ و ۱۲۶۶ در چاپ سی‌وسوم کتاب «مارتین دل» که کتاب معروف مادر داروشناسی در دنیاست و در سال ۲۰۰۲ منتشر شده در خصوص این دارو توضیحاتی آمده است: «در فاصله بین ژوئن ۱۹۹۰ و فوریه ۱۹۹۳ در هفت بیمارستان آمریکا ۶۲ مورد عفونت شدید ناشی از مصرف پروپوفول از سوی مرکز کنترل و پیشگیری بیماری در ایالات متحده آمریکا گزارش شد. همچنین در گزارش دیگری ۱۱۵۵ مورد عفونت از ۲۰ ایالت آمریکا که آن نیز به خاطر مصرف پروپوفول بود. اعلام شد. در ماه می۱۹۸۹ کمیته ایمنی دارویی انگلیس نیز ۲۶۸ مورد عوارض شدید دارویی ناشی از مصرف پروپوفول را بررسی کرد. از این عده ۳۷ مورد تشنج، ۳۲ مورد حساسیت مهلک و کشنده و ۱۳ مورد توقف ضربان قلب بوده‌اند. پنج مورد مرگ نیز در رابطه با مصرف پروپوفول به این کمیته ایمنی دارو گزارش شد.»

پس از این گزارشات بود که براساس نوشته ژورنال پزشکی انگلستان جدید (در ژولای ۱۹۹۵) که یکی از معتبرترین مجله‌های پزشکی دنیا است، به خاطر استعداد بسیار زیاد این دارو به عفونت بعدها ماده‌ای ضد باکتری و ضدرشد میکرب را به آن افزودند. این ماده جدید عفونت ایجاد شده توسط باکتری‌ها را به تأخیر می‌انداخت. در حال حاضر در تمام آمریکا و اروپا نوع جدید داروی پروپوفول مصرف می‌شود. پس از این اقدام گزارش‌های رسیده حاکی از کاهش شدید عوارض پیشین آن بوده است.

پس از آن جلسه در فرانکفورت آلمان داروی بسیار قوی بیهوشی که متأسفانه از نوع بدون محافظ آن ربوده در اندازه‌های ۲۰ سی‌سی و ۵۰ سی‌سی و ۱۰۰ سی‌سی خریداری و به ایران وارد شد. فروشنده بارها به خریداران ایرانی خود تأکید کرد که این دارو باید از آلودگی دور بوده و در شرایط کاملاً استریل و توسط پرسنل آموزش دیده مصرف شود و حداکثر تا شش ساعت پس از باز کردن جعبه اصلی دارو. مصرف شود. ضمن اینکه این دارو باید در درجه حرارت خاص نگهداری شود و مقدار باقیمانده آن نیز دور ریخته شود.

در گفت‌وگویی که با دو تن از پزشکان و متخصصان بیهوشی انجام شده آن‌ها نکات جالبی را درباره این دارو متذکر شده‌اند: «متأسفانه واردات و مصرف و توزیع این دارو با ایرادات بسیاری همراه بوده است. از همه مهمتر اینکه نوع بدون محافظ آن که استعداد بسیار بیشتری برای رشد میکروب دارد، خریداری و وارد شده است. ضمن اینکه میزان عفونت‌های گزارش شده با آمپول ۲۰ سی‌سی آن کمتر از نوع ۵۰ سی‌سی آن بوده که در اکثر بیمارستان‌های ایران از جمله ایرانمهر نوع اخیر آن یعنی ۵۰ سی‌سی مورد استفاده بوده است.»

این پزشکان یادآور می‌شوند: «قوطی حاوی دارو و آمپول آن می‌بایستی حاوی بروشور ترجمه شده و هشدارهای لازم باشد. اما نمونه‌های وارداتی آن فاقد هرگونه توضیح و کتابچه به زبان فارسی است و تماماً به زبان آلمانی نوشته شده است.»

حالا دیگر کاملاً مشخص شده که این دارو توسط بعضی از شرکت‌های داروهای تک‌نسخه‌ای توزیع و وارد شده است. شرکت‌هایی که گاه افراد صاحب نفوذی نیز بر آن‌ها حکم می‌رانند. اگر چه گفته می‌شود این داروها سالم بوده‌اند اما این سلامت فقط به این مفهوم است که قبلاً و در زمان خرید احتمالاً آلوده نبوده‌اند. اما این امکان وجود دارد که در مراحل خرید یا مصرف آلوده شده باشند. ضمن اینکه خریداری و وارد کردن نوع بدون محافظ آن خود امکانی است برای عفونی شدن اینکه به یاد بیاورید که پیش از این نیز افکار عمومی با پرونده مشابهی روبه‌رو بودند که در آن از وارد شدن خون‌های آلوده به سختی انکار شد اما در نهایت نتیجه چیز دیگری بود.

چند روز پیش رئیس انجمن متخصصان بیهوشی در یک برنامه زنده تلویزیونی اظهار داشت: «من ناچارم که نام داروی پروپوفول را که عامل مرگ چهار نفر و آسیب‌دیدگی جدی ۹ نفر دیگر بود اینجا ببرم. اگر چه ممکن است عواقب سختی برای من داشته باشد. اما من پای همه چیزش ایستاده‌ام…»
فوری مجری آن برنامه تلویزیونی دست‌نوشته‌ای را به دست او داد که گفته شده او را از ادامه بحث در این رابطه برحذر داشته است. در همان برنامه یکی دیگر از متخصصان رو به رئیس انجمن متخصصان بیهوشی گفت: “آقای دکتر، سرانجام شهامت به خرج دادید و سکوت را شکستید و نام دارو را بردید .”
با شنیدن چنین ماجرایی باید به وجود باندهای پرقدرت مافیایی در پشت پرده واردات داروی پروپوفول پی برد. مسلم است که مشکلات بیمارستان ایرانهمر مربوط به پروپوفول بوده و حالا باید مشخص شود که چرا در خریداری این دارو دقت لازم نشده و نوعی از آن خریداری شده که فرمولاسیون آن مربوط به گذشته است و در کشورهای تولیدکننده‌اش نیز دیگر از آن استفاده نمی‌شود. ضمن اینکه باید پرسیده شود چرا با این وسعت آن‌ها اقدام به خریداری آن کرده‌اند.
پزشکان متخصص بر این باورند که مشکل ایجاد شده و بیمارانی که مشکل حادی نداشتند، از عوارض به وجود آمده نجات یافتند اما در بیماران مسن و یا بیمارانی که زمینه عدم تحمل آن وضعیت را داشته‌اند، مشکلات اساسی به وجود آورد. پس باید این دارو را مسؤل قسمتی از کل مشکل به وجود آمده دانست. هر چند که شاید بی‌دقتی تکنسین‌های بیهوشی نیز در این موضوع قابل طرح باشد چرا که در بروشوری که به زبان آلمانی در جعبه دارو است و براساس گزارشات مستند در مراکز علمی، این دارو بایستی با دقت ویژه در شرایط استریل و توسط نیروهای مجرب مصرف شود البته این موضوع نیازمند بررسی‌های دقیق‌تر است. چرا که وقتی تکنسین‌های بیهوشی نمی‌توانند بروشورهایی به زبان آلمانی را بخوانند ، چگونه قادر خواهند بود که دستورهای آن را اجرا کنند. .واقعاً چه کسی در این ماجرا مقصر است. واردکنندگانی که به خاطر سود بیشتر داروی ارزانتر اما غیرمطمئن را خریدند یا آن‌ها که به این دارو اجازه ورود به کشور دادند و یا مسؤلان بیمارستان که آن را خریداری کردند و یا متخصصان بیهوشی؟ چه کسی به این سؤال پاسخ خواهد داد؟

نوشته‌های مشابه

+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.

افزودن