منطق و استدلال راه‌حل است نه عصبانیت

برای رسیدن به اتاق مرتضی حاجی در ضلع شمالی طبقه چهارم وزارت آموزش و پرورشف سه اتاق را پشت سر گذاشتم. در هر اتاق هم دو سه، دقیقه نشستم. وقتی یکی از مسوولان دفترش از لای در نگاه کرد و احساس کرد آقای وزیر آماده است، به من اجازه ورود داد. سوال اول را که پرسیدم، حاجی از جایش بلند شد و گفت پس اجازه بدهید، اطلاعاتی را هم که از قبل آماده کرده بودم، بیاورم. قرار بود نیم‌ساعت گفت‌وگو کنیم ولی با سماجت من، حدود چهل‌دقیقه به درازا کشید.

آقای حاجی! روزی که آقای خاتمی شما را به عنوان وزیر پیشنهاد خود به مجلس معرفی کرد، گفت: «اگر خواستار اصلاحات در آموزش و پرورش هستید به آقای حاجی رأی بدهید». این اصلاحاتی که آقای خاتمی به آن‌ها اشاره کرد و قرار شد شما هم به آن‌ها جنبه عمل بپوشانید، چه هستند؟

در شروع کار، برنامه‌ای را به مجلس ارایه داده بودم و تلاش کردم که به آن برنامه پایبند باشم. یکی از مفاد آن برنامه تدوین منشور اصلاحات در آموزش و پرورش بود. نخستین کار در این راه برگزاری سمیناری برای بررسی مشکلات آموزش و پرورش و راهکارهای لازم برای رفع آن‌ها بود. همایش مهندس اصلاحات در آموزش و پرورش برگزار شد. مسایل و مشکلات از زوایای مختلف مورد توجه قرار گرفت و متن و عنوان منشور اصلاحات تدوین شد. آن متن در حال حاضر مورد استفاده است.
مشکلات در آموزش و پرورش در دو سطح شناخته شد. مسایل و مشکلاتی که در درون ساختار وزارتخانه است و مسایلی که خارج از آن ساختار قرار دارند.
آنچه که مادر این مدت بیشتر د نبال کردیم، آن مسایل و مشکلاتی بود که در حیطه اختیارات آموزش و پرورش و شورای‌عالی آموزش و پرورش قرار داشت. مشکل بزرگتری که در این وزارتخانه است، مشخص نشدن جایگاه آموزش و پرورش در نظام مدیریتی و تصمیم‌گیری کشور است، که تامین‌کننده آینده کشور برای تحقق هدف‌های چشم‌انداز بیست‌ساله است. در واقع این ماموریت کلان برای تحقق چشم‌انداز و آینده کشور، ماموریتی نانوشته برای آموزش و پرورش است. برای این که این جایگاه تعریف و مشخص شود، سند دیگری تدوین شد به نام سند ملی آموزش و پرورش. تهیه این سند هم در شورای عالی آموزش و پرورش و همچنین در هیات دولت به جمع‌بندی رسید و در حال مطالعه است.

آقای وزیر، اگر شما وزیر آموزش و پرورش هم نبودید، وقتی این منشور بیست‌ساله مطرح شد، آن وزیر چاره‌ای نمی‌داشت جز همین کارهایی که شما انجام داده‌اید. سوال مشخص من این است که آن اصلاحات که قرار بود در آموزش و پرورش اتفاق بیفتد، چه بود؟

من هم در حال توضیح همین موضوع هستم. دولت‌ها آمدند و رفتند، وزرا آمدند و رفتند و این کارها انجام نشد. نه این که چون در این دوره انجام شده یک کار خیلی فوق‌العاده‌ای است. شاید در سال گذشته در این مورد غفلت شده که به درستی مشخص شود آموزش و پرورش چه رسالت‌هایی برای آینده دارد. در تمام این سال‌ها بیشتر نگاه به گذشته و حفظ وضع حال بود. به جای نگاه به آینده، نگاه به گذشته و حفظ وضعیت موجود بود.
یکی از مهمترین کارهایی که می‌بایستی در آموزش و پرورش انجام شود. برگرداندن نگاه‌ها از گذشته به آینده بود. در همین اصلاح ساختاری جدیدی که در آموزش و پرورش در حال انجام است. ما دفتری را برای مطالعه آینده پیش‌بینی کرده‌ایم. ماموریت این دفتر این است که تحولات آینده جهانی را بشناسد و آن‌ها را تحلیل کند. وضعیت و موقعیت ایران را با آن داده‌ها مقایسه کند. آن‌ها باید بتوانند فاصله ما با دنیای مدرن را تحلیل کنند و تغییرات لازمه‌ای را که باید در نظام و ساختار تعلیم و تربیت خود برای رسیدن به آن موقعیت، ایجاد کنیم را پیشنهاد کند.
جای این دفتر در آموزش و پرورش خالی بوده است. نه این که به طور مطلق مورد غفلت بوده باشد. اما به هرحال جایش خالی بود و راه‌اندازی آن یک قدم مهم در این راه بود. کارهای دیگر…

قدری هم در مورد اصلاحاتی که نمود بیشتری برای جامعه معلمان و مردم داشته باشد، بگویید؟

من به تدریج چند نمونه از کارهایی که انجام شده و برای بخشی از آن‌ها هم برنامه‌ریزی وجوددارد را برای شما توضیح می‌دهم. در نظام آموزش علی‌القاعده باید بیشترین توجه معطوف به سنین پایین‌تر تربیتی باشد. این یک مشکل بود که پیش‌دبستانی و آموزش‌های خاص آن مقطع متولی مشخصی نداشته و مورد غفلت بوده است در حالی که بهتر ؟؟؟برای شکل‌گیری شخصیت دانش‌آموزان سنین پایین همین زمان است. ما هم‌اکنون اساسنامه دوره‌های آموزش پیش‌دبستانی را آماده کرده‌ایم و در شورای عالی آموزش و پرورش هم آن را تصویب کردیم و از آموزش و پرورش‌های پیش‌دبستانی با قاعده و منظم در کشور توسعه پیدا خواهد کرد.
نکته دوم این است که بر روی مطالب کتاب‌های درسی مروری دوباره در حال انجام است تا مطالب زائد و تکراری و کمتر ضروری شناسایی شود تا تکلیف دانش‌آموزان بیش از حد سنگین نشود. این برنامه‌ای است که در حال انجام است…

آقای حاجی من مجبورم سوال خودم را مجدداً تکرار کنم. تمامی این موارد که شما مطرح کردید، اگر اشتباه نکنم، تغییر و تحول در روش‌هاست. کما این که پیش از این هم به نوعی شاهد آن‌ها بودیم و چند مرتبه ساختار نظام آموزشی به ویژه در دوره متوسطه دستخوش تحول شد. همین طور بحث مرور کتاب‌های درسی که سال‌هاست در حال اجرا است. منظور من از اصلاحات در آموزش و پرورش که احتمالا مورد نظر آقای خاتمی هم بوده که آن را از ماموریت‌های شما دانسته بود. افزایش سطح مشارکت معلمان در مدارسف کاهش فضای دو قطبی موجود، توجه بیشتری به مسایل دانش‌آموزی و شکاف مدیریتی و بدنه و …

من هم در حال توضیح همین موارد هستم.

این چیزهایی که شما گفتید اصلاحات در روش‌هاست که هر وزیر دیگری هم می‌توانست آن را انجام دهد. چه وزیر اصلاح‌طلب و یا هر وزیر دیگری. یک وزیر اصلاح‌طلب به نام مرتضی حاجی چه کار اصلاح‌طلبانه‌ای در این وزارتخانه انجام داده است؟

اصلاحات را باید در همه زمینه‌ها دید؛ نه یک بخش و مجموعه خاص. اگر بنا است که کیفیت آموزش و پرورش خود را اصلاح کنیم، اصلاح کیفیت به خیلی چیزها بستگی دارد. یکی‌اش این استکه پایه دوره پیش‌دبستانی اصلاح شود. دیگری این است که فضای آموزش اصلاح شود. آموزش در یک محیط دلمرده و دود گرفته و نامطلوب به خوبی انجام نمی‌شود. این شرایط باید اصلاح شود. معلمان باید با انگیزه بالاتری فعالیت کنند. بخشی از آن انگیزه معنوی است که خودشان دارند و بخشی از آن مادی است که باید فکری برایش بشود، بخشی از آن هم احساس هویت و شخصیت است که باید در نظام تصمیم‌گیری مدارس شرکت کنند. در این راستا تلاش شده تا فضا را برای همکاری و مشارکت در مسایل آموزش و پرورش برای معلمان را فراهم کنیم و همین‌طور برای دانش‌آموزان برای معلمان غیر از کارهایی که قبلا صورت گرفته بود. مثل شورای معلمان مدارس که یکی از ارکان تصمیم‌گیری مدرسه است، انتخاب مدیران با نظر معلمان یکی از اقداماتی بود که انجام شده که درحال اجرا و نهادینه شدن است. حالا پس از آن بحث این است که در سایر سطوح مدیریتی آموزش این مشارکت و تجربه موفق آن را گسترش داد.
حمایت از انجمن‌های علمی و تشکل‌های معلمان و تشکل‌های صنفی آن‌ها یکی دیگر از کارهایی است که در این مدت انجام شده است. در حال حاضر به سمتی حرکت می‌کنیم که برای مدارس هیات امنا منصوب کنیم. این کار از مجتمع‌های آموزشی شروع شده است. در ترکیب هیات امنا نمایندگان معلمان حضور دارند. به تازگی در شورای عالی آموزش و پرورش تصویب شد که مدارسی هم که خیرین می‌سازند. دارای هیات‌ امنا باشند که در آن هم شخص خیر و هم نمایندگان معلمان و هم مدیریت مدرسه حضور دارند.
از لحاظ گسترش میزان مشارکت دانش‌آموزان در مسایل مربوط به خودشان، قبل از این دوره دولت، شوراهای دانش‌آموزی مدارس را داشتیم. با توجه به این که این شوراها کارآمدی نسبتا موفقی از خود نشان داده بودند. شورای دانش‌آموزان منطقه و سپس شورای دانش‌آموزان استان و در نهایت مجلس دانش‌آموزی از مواردی هستند که در این دوره تاسیس شدند.
البته در اوایل کار بعضی‌ها نگرانی‌هایی داشتند و پیش‌بینی یکسری معضلات را می‌کردند. که خوشبختانه چنین نشد.

آقای حاجی! در مورد همین مجلس دانش‌آموزی که اخیراً نشست سوم دور دوم این مجلس در تهران برگزار شد، اعضای هیات رییسه مجلس که من با دو نفر از آن‌ها صحبت کردم، خیلی از عملکرد شما راضی نبودند. آن‌ها می‌گفتند براساس آیین‌نامه هفت نفر عضو هیات رییسه مجلس دانش‌آموزی مشاور وزیرهستند، اما در یک ونیم سال گذشته آن‌ها فقط توانستند دوبار با شما جلسه بگذارند، آن هم با صدها اما و اگر و دوندگی. ضمن این که می‌گفتند حدود ۱۰ درصد دانش‌آموزان از این مجلس و شوراها دانش‌آموزی خبر دارند و فراگیری زیادی هم ندارد.

همین خودش مهم است که بالاخره دانش‌آموزان نمایندگانی دارند و آن‌ها را انتخاب می‌کنند که به وزیر و دستگاه آموزش و پرورش انتقاد می‌کنند درست است آنطور که باید و شاید به نظرات آن‌ها توجه نشده و یا وقت جلسه در اختیار آن‌ها داده نشده بود.اما همین که این باب باز شده تعدادی از بین دانش‌آموزان بتوانند عملکردها را نقد کنند، خودش بسیار خوب است.

اما چرا در طول این مدت فقط دو جلسه با آن‌ها داشته‌ام؛ اول این که برنامه‌های وزیر برنامه‌های سنگینی است. ضمنا موضوعاتی که قرار است بابت آن مسایل، دانش‌آموزان را مورد مشاوره قرار دهیم. موضوعاتی نبوده‌اند که نیاز به حضور مستقیم آن‌ها باشد. سازوکاری که برای استفاده از نظرات آن‌ها وجود دارد. سازوکار قابل قبولی است. از طریق دبیرخانه شورای دانش‌آموزی این ارتباط وجود دارد.

اتفاقا نسبت به عملکرد همین دبیرخانه اشکالات گسترده‌ای وارد است. ایراداتی مثل اینکه این دبیرخانه نظرات وزارتخانه را به صورت دستوری به آن‌ها ابلاغ می‌کند، از جمله دخالت در دستور جلسات مجلس و تغییر برنامه‌های آن‌ها و غیره.

به هرحال وظیفه‌ای برای این دبیرخانه پیش‌بینی شده است. براساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش این دبیرخانه عمل می‌کند. ضمن اینکه با توجه به اینکه دانش‌آموزان شرایط ویژه‌ای دارند و اطلاع زیادی از قوانین و مقررات ندارند، چه بسا انتظاراتی دارند که ممکن است با برخی از قوانین و مقررات همخوانی نداشته باشند. بنابراین دبیرخانه وظیفه‌ای در ختیار دادن اصلاحات مورد نیاز به مجلس دانش‌آموزی است. آن‌ها باید کار کارشناسی مورد نیاز مجلس را انجام دهند. همانند مجلس شورای اسلامی که نمایندگان تمام وقت فعالیت می‌کنند. نمی‌توانند بدون کمک مرکز پژوهش‌ها کارهای خود را انجام دهند. بنابراین دانش‌آموزان که از پراکندگی بسیار برخوردارند و کار تمام وقت هم ندارند، بیش از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به این بازوی کارشناسی نیاز دارند.

نگاه وزیر اصلاح‌طلب آموزش و پرورش به اعتراضات سال ۸۰ و ۸۲ معلمان چگونه است. برخی از معلمان بر این باورند که ادبیات به کار رفته در کلمات شما، یک ادبیات محافظه‌کارانه است تا اصلاح‌طلبی. کلماتی چون ایجاد تشنج و اغتشاش وسایر موارد.

آنچه که انتظار است توجه به قوانین و مقررات است. به ویژه از فرهنگیان که رفتارشان برای جامعه الگوسازی می‌کند. طبیعتا نمی‌توان از عملکردهای غیرقانونی حمایت کرد. همه باید پایبند قوانین باشیم. ضمن اینکه حق داریم اعتراض و خواسته‌های خود را به شیوه‌های مناسبی مطرح کنیم.

به نظر شما این شیوه مناسب چیست؟

استدلال کردن و پیشنهادهای قابل قبول آوردن فهرست کردن تقاضاها که حرف مهمی نیست. هرکس می‌تواند فهرستی از تقاضای مختلف را تهیه کند و بگوید، من اینها را می‌خواهم و اگر ندهید، چنین و چنان می‌کنم. بنابراین انتظار می‌رود یک جمع فرهنگی به قابلیت اجرایی تقاضاهای ارایه شده توجه کند. سپس ببیند آیا تاکنون و در دو سه سال گذشته سیر حرکت‌ها به سمت تامین نظرات هست یا نیست. اگر هست حمایت کنند برای پیشرف بیشتر. اگر نیست جای گلایه و نارضایتی وجود دارد.

بسیاری از معلمان و تشکل‌های آن‌ها بر این باورند که در آموزش و پرورش فقط اگر با عصبانیت مطالباتت را مطرح کنی، صدایت را می‌شنوند. فکر می‌کنید این برداشت از کجا ناشی می‌شود؟

عده‌‌ای هستند که ترجیح می‌دهند مسایل را با عصانیت پیش ببرند نه با منطق. تجربه نشان داده عصبانیت نمی‌تواند کاری را پیش ببرد. جایی که منطق و استدلال و راه‌حل، مسایل را حل می‌کند، متوسل شدن به عصبانیت نتیجه‌ای نمی‌دهد. آنچه که مهم است و همه باید به آن بیندیشیم این است که جایگاه معلمان و معلمین در نزد مسوولان جایگاه مهمی است.

آن‌ها می‌خواهند که این جایگاه نمود واقعی داشته باشد و به حرف محدود نشود؟

هیچکس در هیچ رده‌ای از مسوولیت‌های دولتی نیست که نخواهد مسایل را حل کند. اما باید بین نخواستن و نتوانستن تفاوت قائل شد. اگر شرایط امروز را با دو سال قبل مقایسه کنند، کاملا احساس می‌شود که قدم‌های بزرگ و مهمی برداشته شده است. همین که طلب‌های ۱۰ سال گذشته معلمان از دولت‌های گذشته را این دولت پرداخت می‌کند. همه نشان‌دهنده اهتمام آن به رفع مسایل و مشکلات معلمان است. اما این را هم بگویم همین که طلب کارمند و معلمی تا به این حد و در این همه سال پرداخت نشود. چیزی خیلی بدی است. تاخیر قابل توجیه نیست. این دولت تاکنون حدود ۵۰۰ میلیارد تومان از این مطالب انباشت شده را پرداخته است. این نشان‌دهنده و توجیه‌کننده این است که این دولت به فکر حل مشکل است و قدم‌هایی را هم برداشته است. پرداخت طلب‌ها در همین روزها و اینکه قرار شده حقوق هیچ معلمی کمتر از ۱۷۰ هزار تومان نباشد، قدم‌های بزرگی است که برداشته شده است و البته یک مقداری در نظام پرداخت ما اشکال وجود دارد. علاوه بر این باید توجه داشت مشکلی در مدت ۱۵ سال گذشته ایجاد شده را یک دولت نمی‌تواند در مدت یک یا دو سال آن را تحمل و حل کند بار مالی آن را بپردازد. اما روند به سمت متعادل شدن است.

روزنامه وقایع اتفاقیه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۳

نوشته‌های مشابه

+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.

افزودن