{{روزنامه سرمایه ۲۶ شهریور ۱۳۸۵
بهمن احمدی امویی}}
{{پس از واقعه ۱۱ سپتامبر، ایران یکی از کشورهایی بود که بالقوه، میتوانست در سیبل تحرکات آمریکا قرار گیرد. در همان زمان خیلیها به دنبال این بودند که ایران را مرکز تروریسم و یکی از حامیان اصلی آن جلوه دهند.
تعداد زیادی از کشورهایی که خود مرکز و پایگاه القاعده و طالبان بودند، با سوق دادن افراد و اعضای وابسته به طالبان و القاعده به سوی ایران، گزارشهایی به جامعه جهانی میدادند، مبنی بر اینکه اعضای القاعده در ایران هستند.
تعداد اندکی هم در خود ایران بر این باور بودند اینها کسانی هستند که علیه کفار جنگیدهاند و حالا به ما پناه آوردهاند. پس نباید آنها را به کشورهای دیگر تحویل داد اما در نهایت، ایران توانست با مدیریت بحران، از این گردونه خطرناک به سلامت عبور کند.
چگونگی عبور ایران از این بحران نفسگیر را در گفتوگو با الهه کولایی در میان گذاشتیم. وی در آن زمان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم بود و در عین حال، در کمیته ضد تروریستی که تحت مدیریت شورای عالی امنیت ملی ایجاد شده بود، به عنوان نماینده مجلس حضور و فعالیت داشت.}}
{{خانم کولایی وقتی اتفاق ۱۱ سپتامبر روی داد، کجا بودید؟}}
روز ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ من در کشور لیبی بودم. برای بردن پیام رییس مجلس برای رؤسای کشورهای لیبی، الجزایر و تونس به آفریقای شمالی رفته بودم.
در آن زمان آقای کروبی نمایندگانی را انتخاب کردند برای مذاکره با سران کشورهای اسلامی جهت همگامی درباره مسأله فلسطین.
در آن زمان فشارهای زیادی بر مردم فلسطین وارد میشد. ما به دنبال جلبنظر رهبران کشورهای اسلامی در این رابطه بودیم و وحدت عمل را خواستار بودیم. من هم در آن روز، پیام رییس مجلس را برای قذافی برده بودم.
{{وقتی این خبر را شنیدید، در جلسه بودید یا در هتل و یا در حال مذاکره با مقامات لیبی؟}}
من در اتاقم در هتل بودم. با وحشت و حیرت زایدالوصفی صحنههایی را که تلویزیون درباره آن اتفاق نشان میداد، تماشا میکردم.
من هم همانند میلیونها نفر از مردم جهان که در چنین لحظههایی نگرانی و وحشت بر وجود آنها مستولی میشود، از این واقعه متأسف بودم و از همه مهمتر متعجب از اینکه چگونه ممکن است چنین اتفاقی آن هم در آمریکا و نیویورک روی دهد. واقعاً نمیتوانستم بفهمم چگونه میتوان یک هواپیمای مسافربری را به برجهایی با سکنه بسیار زیاد کوبید. این ابهام را هم داشتم که کار چه کسانی است و چه اتفاقی افتاده است.
{{نخستین مظنونانی که در آن لحظه به ذهنتان خطور کرد، چه کسان و یا چه گروه و چه کشوری بودند؟ بسیاری در جهان غرب، در آن لحظه تمام توجه خود را به ایران معطوف کرده بودند؟ شما چطور؟}}
من در آن لحظه، هرگز، تصور نکردم که مبادا این کار کسانی در داخل ایران باشد. به دلیل اینکه روند تغییرات و دگرگونیهایی که در جامعه ما به وجود آمده بود، پس از بیش از ۲۰ سال، این نگرش را در من ایجاد کرده بود که ایران، تا حد زیادی، از افراطگرایی و خشونتگرایی فاصله گرفته است. من بر این باور بودم که نوعی از عقلگرایی در جمهوری اسلامی گسترش یافته است. بنابراین در آن لحظه فکر نکردم که ممکن است کار کسانی در ایران باشد. اندکی بعد هم مشخص شد، تهاجم، به هیچ وجه کار ایرانیان نبوده و ۱۵ نفر از ۱۹ تروریستها از اتباع عربستان سعودی بودند.
{{اگر خاطرتان باشد برای نخستینبار پس از انقلاب در نمازجمعه بعد از ۱۱ سپتامبر شعار «مرگ بر آمریکا» داده نشد و نگرانیهایی حتی در بین مقامات ایرانی وجود داشت که مبادا آمریکا در واکنش به واقعه ۱۱ سپتامبر به ایران حمله کند. اینها ناشی از چه تحلیلی بود؟}}
با توجه به تصویری که از کشور ایران در جهان وجود داشت، بروز این نگرانیها در آن لحظات بسیار طبیعی بود. به هر حال، در ایران، در بعضی مواقع و درباره بعضی مسائل اتفاقاتی افتاده که ناشی از نوعی خودسری در سیستم اجرایی و تصمیمگیری در سطوح مختلف، بوده است که البته هزینهها زیادی را هم برای کشور به همراه داشته است.
طبیعی بود که تا روشن شدن نخستین نشانه عوامل آن اتفاق بزرگ، این تردید برای بسیاری از تصمیمگیران به وجود بیاید. ضمن اینکه یک چنین حادثه عظیم و هولناکی آنچنان ابعاد بزرگی داشت و دارد که مقامات همه کشورها به نوعی منتظر روشن شدن علل و شواهد آن بودند. درواقع، عین تدبیر و سیاست بود که افراد فوری قضاوت نکنند.
به نظر من، ما واکنش مناسب را نشان دادیم. نخستین اظهارنظر رسمی که اعلام همدردی آقای خاتمی با مردم آمریکا و همچنین علائمی که در سطح جامعه مدنی ایران ارسال شد، حرکات بسیار مثبتی بود که در روند شناسایی عوامل، به طور فزایندهای کمک کرد تا ثابت شود که ایران هیچ نوع دخالتی در آن نداشته است. علاوه بر این، برنامه مردمی در میدان محسنی و رفتن مردم برای امضای دفتر یادبود قربانیان در دفتر حفاظت منافع آمریکا، نشان داد که ایران هیچ نوع سمپاتی هم نسبت به عوامل آن اتفاق ندارد.
بنابراین آن تأخیرها خیلی سنجیده و دال بر سیاست و کیاست بود.
{{خانم کولایی شما عضوی از کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بودید و حتماً میدانید که در آن چند روز اول در پشت پرده سیاست ایران در این رابطه چه گذشت. تا اعلام نظر رسمی مقامات ایران و اینکه مشخص شد تهاجم کار ایرانیها نبود، چند روزی طول کشید. همان طور که گفتید در بعضی مواقع اقدامات خودسرانهای در بخشی از نظام تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور روی داده بود. با توجه به آن سابقه و احتمالاً نگرانیهایی که در آن باره وجود داشت در آن چند روز، ایران چگونه توانست خود را از چالش برهاند؟}}
سیاست خارجی ایران در بعضی مواقع با حوادثی مواجه شده که ایران در آن نقش نداشته اما با توجه به فضای تبلیغاتی تندی که علیه ایران وجود داشته دشمنی آمریکا و صهیونیستها فضا را علیه ایران سوق میدادند و کشورمان را در جرگه متهمان اصلی قرار میدادند. طبیعی بود که در آن ایام نگرانیهایی وجود داشت. البته یک نوع وحدت نظر درباره محکوم کردن این نوع اقدامات که مردم بیگناه را هدف قرار میدهد، در میان تصمیمگیران عالی کشور وجود داشت تا هیچ اقدامی صورت نگیرد که پای ایران به این مسأله کشیده شود.
البته در آن زمان تحلیلها متفاوت بود. برخیها از نگاه مصلحتگرایانه و بعضیها هم براساس یک باور عمیق درونی، این رفتارها را محکوم کردند. اگرچه انگیزهها متفاوت بود، اما این درایت در بین تصمیمگیران عالی کشور وجود داشت که منافع ایران ایجاب میکند تا طوری رفتار نشود که شبهه دخالت ایران در آن حادثه را تقویت کند.
{{خانم کولایی ! پس از روشن شدن بخشهایی از زوایای تاریک اتفاق ۱۱سپتامبر، خبرهایی منتشر شد دال بر اینکه تعدادی از نیروهای القائده در ایران هستند، یا بودند و از طریق ایران به عراق و کشورهای دیگر رفتند. حتی یادم است که میگفتند پسر بنلادن هم در ایران دیده شده است.}}
{{بعد هم ایران اعلام کرد که تعدادی از آنها را دستگیر کرده و به کشورهای متبوع خود تحویل داده است. از این خبرها بسیار وجود داشت. این خبرها این شبهه را ایجاد میکرد که ممکن است کسانی در ایران روابطی با چنین افرادی داشتهاند و یا دارند. پروسهای که موجب شد ایران این روزها و ماههای سخت را پشت سر بگذارد و خودش را وارد این ماجرا نکند، چگونه طی شد؟}}
میدانید که جایگاه کمیسیون امنیت ملی و نمایندگان مجلس ششم در ارتباط با اطلاعات دقیق و جزئی، خیلی، قابل توجه نبود. به جرأت میگویم که در بسیاری از نشستهای باز و علنی مجلس بیش از آنچه که در مطبوعات منعکس میشد، اطلاعاتی به نمایندگان مجلس ارائه نمیدادند.
بنابراین من بهعنوان نماینده مجلس ششم در بسیاری از موارد اطلاعاتم برای دسترسی به جزئیات از برخی از شما روزنامهنگاران هم کمتر بود.
اما یک مسأله دیگر هم وجود دارد و آن مفهوم ترور است. بعد از این حوادث دو قطعنامه جهانی علیه تروریسم ومبارزه با آن صادر شد. که پس از آن آمریکا هم جنگ جهانی علیه تروریسم را مطرح کرد و سیاستهای منطقهای و جهانی خود را براساس این چارچوب استوار کرد.
این دو قطعنامه دست جامعه جهانی را برای مقابله با تروریسم بازگذاشت. اما مفهوم و تعریف ترور در این قطعنامهها روشن نشده است. البته این مورد هم بحث جهانی دارد و هم بحث داخلی. در داخل کشور هم تفاهمی بر سر اینکه ترور و تروریسم چیست وجود ندارد. تا یک بار وقتی در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بحث تروریسم و مقابله با آن را مطرح کردیم یکی از بزرگواران شورای نگهبان که در جلسه حضور داشت، گفت: شما میخواهید تصویب کنید که اگر یک نفر با کفار جنگید و به ما پناه آورد را تحویل بدهیم. البته، این قضیه مربوط به دوره زمانی قبل از رخداد ۱۱ سپتامبر بود. اما در مجموع، گروههایی اندک در ایران وجود دارند که اگرچه القاعده و طالبان ضد شیعه بودند و آنها را در افغانستان قتل عام کردند، بر این باور بودند که اینها مسلمان هستند و از شر کفار به ما پناه آوردهاند و نمیتوان آنها را به کفار تحویل داد.
این مشکلاتی است که در کشور ما وجود داشته و دارد. شاید ما هنوز ساز و کارهایی واقعی تعامل با جامعه جهانی را به درستی نمیشناسیم و از مسائلی صحبت میکنیم که در جامعه جهانی گوش شنوایی برای آنها وجود ندارد. معمولاً هم زمانی متوجه این مسائل میشویم که فرصتها را از دست دادهایم.
-{{اشاره کردید که در آن زمان دیدگاههایی اندک برای حمایت از القاعده و طالبان در داخل وجود داشت. سؤال من این است که با توجه به وجود این تفکر چه تمهیدات و تدابیری باعث شد تا دیدگاههای این گروه، ایران را در معرض اتهام قرار ندهد؟}}
بعد از تصویب قعطنامه مبارزه با تروریسم که به نوعی حاکمیت ملی و استقلال کشورها را برای پاسخگویی به شبهات و سؤالات مربوط به مبارزات ضد تروریستی در جهان، زیر سؤال میبرد در ایران هم با نظارت شورای عالی امنیت ملی و همه دستگاههایی که میتوانستند در این مورد نقش بازی کنند، فعالیتهایی شروع شد، این همان عقلگرایی است که من به آن اشاره کردم و شاهد گسترش آن هم بودم. البته چالشهایی بر سر راه خود داشت و همچنان هم دارد. در این فرآیند، تهدیدها به درستی درک میشدند، عمق و گستردهگی آنها بهتر شناخته میشد. در این فرآیند بود که کمیتهای برای مبارزه با تروریسم تشکیل شد و اجازه ندادند که مشکل مهم و اساسی در این رابطه، گریبانگیر ایران شود. این کمیته، مرتب عملکرد خود را به کمیتهای که در سازمان ملل برای این کار تشکیل شده بود گزارش میکرد. بنابراین در این خصوص، متناسب با ساز و کارهای جامعه جهانی عمل کردیم و این تهدید از سر راه ایران رفع شد.
البته خیلیها میخواستند که ایران را درگیر این ماجرا کنند. در همان ساعات اولیه پس از ۱۱ سپتامبر، شارون و باراک به واشنگتن رفتند و به بوش گفتند که کانون تروریسم ایران است و باید آن را مورد هدف قرار داد. بنابراین با وجود اختلافنظرهایی که بود ما در این باره مدبرانه عمل کردیم. غیر از این ما شاهد تلاشهای کشورهایی بودیم که ما در مقاطعی برای آنها هزینههای بسیاری از محل منافع ملی خود پرداختهایم، اما آنها در بدترین شرایط ایران را هدف قرار دادند. این ماجرایی بود که درباره عراق تکرار شد. لابیهای زیادی در آمریکا با حمایت این کشورها ایجاد شد تا به جای حمله به عراق به ایران حمله کنند.
پس ایران همواره با این تهدیدها روبهرو بوده است و سعی شده تا ایران را به سیبل و هدف تبدیل کنند. حادثه ۱۱ سپتامبر هم این پتانسیل را داشت که ایران را به هدف تبدیل کند اما ما مدبرانه از آن عبور کردیم. بحث پولشویی هم همان زمان مطرح شد. از این زاویه، وارد موضوع حمایت مالی از تروریسم شدند و ایران را به شدت تحت فشار قرار دادند. هدف این بود که از طریق این اقدام منابع مالی گروههای تروریستی را قطع کنند.
مفاد آن دو قطعنامه سازمان ملل هر نوع حمایت مالی و معنوی از تروریستها را در واقع موجب مسؤولیت دولتها معرفی میکند.
واژه هر نوع حمایت مالی و معنوی خیلی گسترده است و دست قدرتهای جهانی به ویژه آمریکا را در این باره بازمیگذارد و تفکیک منافع ملی با جهانی را دچار خدشه میکند.
{{خانم کولایی ًخودتان هم تقریباً به این اشاره کردید که نقطهنظرات متفاوتی در این باره مطرح بوده است. حداقل در حوزه تصمیمگیری و تصمیمسازی. مجموعه نظام چگونه این فرآیند عقلانیت را حداقل درباره حادثه ۱۱ سپتامبر کسب کرد تا به سلامت ایران را از آن عبور دهد؟}}
یکی از نخستین اعتراضهای مجلس در این باره برمیگردد به جلسهای که ما در مرکز پژوهشهای مجلس داشتیم. ما در آن جلسه به حضور حکمتیار در تهران اعتراض کردیم. سرانجام هم حامیان وی او را از کشور بیرون بردند. چه مسؤولانه و یا چه غیرمسؤولانه. اما به هرحال این کار را انجام دادند.
پس مجلس مجدانه پیگیری مسأله را با موفقیت دنبال کرد. من خودم از طرف آقای کروبی رییس مجلس، انتخاب شدم تا در جلسات کمیته ضدتروریسم شرکت کنم. در آنجا دیدم که تمام دستگاهها با جدیت مسائل را پیگیری میکنند تا نگذارند از بابت بیاحتیاطی، مسؤولیتی متوجه کشور شود. با این همه ما در همسایگی خود با کشورهایی مواجه هستیم که متأسفانه در سیاست خارجی ما با این کشورها خارج از قواعد بینالمللی رفتار شده است. ما در این کمیته گزارشهایی را داشتیم که بعضی از این کشورها که خودشان نیروی القائده را پذیرفته بودند و پایگاههایی برای آنها در کشورشان درست کرده بودند، پس از این واقعه، آنها را به سوی ایران سوق میدادند و سپس گزارش میدادند که اعضای القائده درایران هستند تا ایران را تحت فشار قرار دهند. اینها واقعیتهای عرصه دیپلماسی جهانی است که باید با آنها متناسب با
+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.
افزودن