{{می گویند امنیت روانی جامعه را به خطر انداخته بود}}
می گویند امنیت روانی جامعه را به خطر انداخته بود و از همین رو صلاحیت ادامه انتشار در سپهر فکری جامعه ایران را نداشت. به واژگان این اتهام که مینگرم به حال و روز جامعهام تاسف می خورم.
جامعهای که هنوز به سطحی از شعور و آگاهی نرسیده است که یه یک نشریه آنهم به صورت ماهنامه می تواند به این آسانی امنیت روانی اش را به خطر اندازد.
اما کمی که عمیقتر به این قضیه نگاه میکنم با خود میاندیشم که امنیت روانی چه کسانی و چه گروههایی؟ مگر به غیر از این است که مجله زنان در تمام طول سالهای انتشار خود توانستهبود با به دست آوردن اعتماد مخاطبینش، جایگاهی را در بین طیفی از خوانندگان و فعالین حوزه زنان به دست آورد؟ مگر هیات نظارت بر مطبوعات از این حق برخوردار است که برای خوانندگان این نشریه تکلیف تعیین کند و با بیان اینکه این نشریه امنیت روانی شما را به خطر انداخته است، آنان را از این کمترین حق انسانی خود محروم کند؟
جالب است گویا هیات نظارت بر مطبوعات برای جامعه فکری ایران و فعالین حوزه زنان کمترین شعور و اندیشهای را قائل نیست که اگرغیر از این بود به این آسانی به خود این حق را نمیداد که خوانندگان این نشریه را مشتی انسان بداند که امنیت روانیشان به مخاطره افتادهاست.
«ماهنامه زنان به دلیل درج مطالب و اخبار به گونه ای که موجب سلب امنیت روانی جامعه میشود و به دلیل سیاه نمایی وضعیت زنان در جمهوری اسلامی ،لغو امتیازمی شود».
واقعیت اینجاست که با تمام انتقاداتی که به عملکرد این ماهنامه وارد است،«زنان»توانسته بود در فضای بسته سالهای بعد از ۱۳۷۰ به یگانه تریبونی تبدیل شود که بازتاب دهنده افکار و دغدغههای فعالان طیفهای منتقد مسائل زنان باشد و خوانندگان بسیاری را نیزبه سمت خود جلب کند؛ خوانندگانی که هنوز به راهکارهای اصلاحی در چارچوب اندیشههای گردانندگان آن باوری عمیق داشتند.
به باورم این اقدام هیات نظارت بر مطبوعات تنها یک کارکرد مثبت میتواند داشته باشد و آنهم چیزی نیست جز رادیکال شدن طیفی از فعالان زنان که تاکنون به فعالیت در «چارچوب ها» عمیقا باور داشتند و راهکارهای رادیکال را برنمیتافتند؛ کارکردی به باورم بسیار مثبت.
+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.
افزودن