دیدارهای انتخاباتی از هم اکنون به روزهای اوج خود رسیده است. هنوز یک سال دیگر به انتخابات دهم ریاست جمهوری مانده و هر چه جلوتر می رویم بر شدت این رایزنی ها و عمق آنها افزوده می شود . اما هیچکس و هیچ نهادی در ایران قادر به پاسخگویی به این پرسش نیست که منابع درامدی این افراد و گروههایی که هر از چند گاهی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری شرکت می کنند از کجا آمده ، به چه میزان است و چگونه هزینه می شود؟
در انتخابات گذشته ریاست جمهوری این خبر که هرگز هم تکذیب نشد بارها منتشر شد که قالیباف حدود ۱۸ میلیارد تومان در ستادهای انتخاباتی خود هزینه کرده است . البته رقم هایی بیش از این نیز گفته شد . در باره احمدی نژاد نیز گفته شده که بیش از چند صد میلیارد تومانی از درآمدهای شهرداری تهران در سال های مختلف توسط ستادهای منتسب به وی هزینه شده است . در باره هزینه های انتخاباتی هاشمی رفسنجانی ، لاریجانی و کروبی نیز حرف و حدیث های بسیاری وجود دارد . حرف هایی که ارقام میلیارد تومانی در آنها یک موضوع بی اهمیت است . در انتخابات هشتم مجلس و در برخی شهرها این شایعه و واقعیت ها وجود دارد که بعضی از نمایندگان برای راه یابی به مجلس بین ۳۰۰ میلیون تومان تا چهار پنج میلیارد تومان هزینه کرده اند . رقم هایی که منابع پرداخت آنها مشخص نیست .
با احتساب حقوق ماهانه دومیلیون تومانی خالص برای هر نماینده مجلس ، در طول این چهار سال هر نماینده حداکثر ۹۶ میلیون تومان درآمد خواهد داشت . آیا یک عقل سلیم می پذیرد که فردی در طول چند ماه بیش از ۳۰۰ میلیون تومان هزینه کند برای اینکه دریک مدت زمان چهار ساله ۹۶ میلیون تومان به دست آورد . مگر اینکه در پشت پرده اتفاقاتی رخ می دهد که چنان جدابیتی برای رسیدن به وکالت و صدرات فراهم می کند .
اگر نرخ تورم ۲۵ درصدی سالانه را برای آن ۳۰۰ میلیون تومان لحاظ کنیم این نماینده دست کم ۶۰۰ میلیون تومان هرینه کرده که باید در چهار سالی که در مجلس است این مبلغ را باز پس گیرد . یا برای خود و یا برای آنهایی که هزینه انتخاباتی او را پرداخته اند . ضمن اینکه باید در نظر داشت کسانی که سرمایه گذاری می کنند انتظار دریافت چند برابر آنچه را سرمایه گذاری کرده اند ، دارند . در چنین حالتی آیا این نماینده وقتی برای رسیدگی به امورات بخشی و کلان کشور دارد . یک نماینده با ورود به مجلس ورشکسته مالی است و همه آنچه را اندوخته برای راهیابی به مجلس هزینه کرده است .
تا کنون در هیچکدام از انتخابات انجام شده در جمهوری اسلامی از احزاب ، گروه ها و افراد حاضر در فرایند رقابت انتخاباتی ، گزارشی از درآمدهای مالی خود و چگونگی هزینه کردن آنها ارائه نداده اند . نبود شفافیت در این مورد به راحتی این شایعه ها را به واقعیت می پیونداند که یورشی که برای گرفتن پست های سیاسی در هر رده ای صورت می گیرد، بیش از همه برای کسب منافع مادی است و در بهترین حالت رسیدگی به امور مردم در مراحل بعدی قرار دارد. وابستگی سیاستمداران به باندهای فساد اقتصادی وگروه های ذی نفودی که سرمایه های اصلی کشور را در اختیار دارند، از دیگر شایعاتی است که تنها در صورت ارائه گزارش های شفاف از عملکرد مالی ستادهای انتخاباتی ، می توان آن را تکذیب و یا کمرنگ کرد .
قانون انتخابات ایران در باره کمک مالی به احزاب ، گروه ها و افرادی که وارد رقابت های انتخاباتی می شوند حرفی برای گفتن ندارد و در این باره سکوت کرده است . در تمام سال های گذشته نیز هیچ کس برای اصلاح آن اقدامی نکرد. شفافیت مالی یکی از مهمترین اقداماتی است که باید شهروندان ، فعالان سیاسی و احزاب و گروها به دور از فساد شدیدی که به صورت همه جانبه تمام عرصه های کشور را در نوردیده ، مورد توجه قرار دهند و نهادهای نظارتی هم اگر واقعا قصد مبارزه با فساد را دارند باید به آن توجه ویژه نشان دهند . به نظر می رسد آنهایی که هدف از کسب قدرت را خدمت می دانند ، اگر فهرست هزینه های انتخاباتی خود و چگونگی دریافت آن را ارائه دهند ، در از بین بردن شایعه ها کمک بزرگی خواهند کرد .
+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.
افزودن