سال ها پیش که دانش آموز دوره راهنمایی بودم ، شب ها را به یاد “یاسر عرفات” روز می کردم . روزها “فلسطینی آواره ” و ” شش هزار کیلومتر در جستجوی حقیقت ” را می خواندم . خودم را در جاده جنوبی لبنان که به جاده عرفات معروف بود ، می دیدم . لحظه به لحظه با ” ابو ایاز ” و ابوعمار ” هر خبری را جستجو می کردم . سال ۱۹۸۲ که اسرائیل تا نزدیکی های بیروت رسیده بود و عرفات روزها و شبها را در محاصره می گذراند ، من هم در رویایم خودم را در کوچه پس کوچه های بیروت می دیدم . تا بعدها که به شمال لبنان رفت و دوران تبعید در کشورهای شمال آفریقا و …
در تمام این سال ها در ایران قرار بود ” هر مسلمان با ریختن یک سطل آب اسرائیل را غرق کند ” و قرار بود ” راه قدس از کربلا بگذرد” و….
حالا در خیابان های تهران ، محل کار و هر محفلی که می نشینم ، جرات ندارم از فلسطین و فلسطینی ها حرف بزنم . مبادا بشنوم ” حق شان است …جمهوری اسلامی تمام پول کشور را خرج آنها کرده … عرب ها حق شان است و …” همه ما سال هاست این جور اظهارنطرها را در باره فلسطینی ها می شنویم .
روزی یکی از سفرای فرانسه در تهران در یک محفل روزنامه نگاران گفته بود :” شما فکر می کنید این کمک های دولت ایران است که عرفات را سر پا نگاه داشته است . اگر ما اروپائیها و کمک هایمان نبود تا حالا اسرائیل همه فلسطینی ها را خورده بود . مسئولان کشورهای اسلامی فقط حرف می زنند .”
کشورهای اسلامی هر چه اختلاف داشتند بر سر فلسطینی ها پیاده کردند . آنها را هزار تکه کردند و هر کدام را به سویی کشیدند و چه ” نان ” ها که از نام فلسطین خوردند .
دلم برای عرفات و ایستادگی هایش تنگ شده است . مردی که تا زنده بود تا حدود زیادی همه فلسطینی ها یک ملت بودند با یک هدف و یک راه . این روزها اسرائیل در حالی که تعطیلات سال نو مسیحی شروع شده حملات بسیار سنگینی را به غزه و فلسطینیان محبوس در این منطقه آغاز کرده است و انگار بدش نمی اید که برای همیشه پرونده مقاومت فلسطین را ببندد . و در اینجا سال هاست که رهبران کشورهای اسلامی از پاکستان تا مراکش به زحمت قادر به اداره کشورهای خود هستند و دو دستی تمام قدرت را چسبیده اند ، مبادا آن را از دست بدهند . دیگر خبری هم از دیوانه بازی های قزافی نیست و صدام حسینی وجود ندارد برای نمایش هم که شده ، یکی دو موشک به مرزهای اسرائیل بفرستد .
+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.
افزودن