خاموشی در واکنش به چگونگی پیروزی در اتاق ایران: ما هم راهکار خود را داریم

{{ {{{ روزنامه همشهری ۱۰ شهریور ۱۳۸۲

بهمن احمدی‌امویی}}} }}

{{انتخابات دوره چهارم هیات های نمایندگی اتاق های بازرگانی از دوره های قبل گرمتر شده است. بازرگانانی که به مدیریت ۲۳ ساله خاموشی بر اتاق ایران و تهران ایراد داشتند، اینک و با باز شدن فضای سیاسی بر این باورند که راحت تر از گذشته می توان در باره اموری چون چگونگی هدایت بخش خصوصی حرف بزنند. برای همین با ایجاد یک سری دسته بندی با گرایش های اصلاح طلبانه در مقابل خاموشی و هوادارانش صف کشی کردند . با شروع کار هر لحظه پیش بینی فرجام کار سخت تر می شد و سرانجام خاموشی در انتخابات اتاق تهران به عنوان بزرگترین وپرقدرت ترین اتاق بخش خصوصی شکست خورد.}}

آقای مهندس خاموشی، آیا هرگز فکر می‌کردید که در انتخابات اتاق تهران نتوانید رأی لازم را برای ریاست بیاورید؟

واقعیت این است که من هرگز چنین تصوری نداشتم. چرا که تصور آدم براساس اتفاقات و جریاناتی است که روی می‌دهد و همین‌طور مبتنی است بر صحبت‌هایی که با بعضی افراد و گروه‌هایی که در این کار دخیل هستند. من با بررسی تمام جوانب فکر نمی‌کردم چنین اتفاقی بیفتد و نتوانم رأی بیاورم.
از آنجا که ۲۲ نفر از نمایندگان بخش خصوصی حاضر در اتاق تهران از یاران و دوستان ما بودند و قبلا صحبت‌های لازم شده بود، از این بابت نگرانی نداشتم.
رقیب انتخاباتی من هم ۱۷ نفر از آن‌ها را با خود داشت. صلاحیت یک نفر هم که در آن زمان هنوز تایید نشده بود. بنابراین از ۳۹ نفر ۲۲ نفر با من بودند. ۲۲ نفر منسجم. روی این انسجام هم کار کرده بودیم. همه می‌دانستیم که تکلیف نهایی را آن ۲۰ نفر نمایندگان دولت (۱۰ نفر نماینده وزیر بازرگانی و ۱۰ نفر نماینده وزیر صنایع) مشخص خواهند کرد. تصور من این نبود که این نمایندگان با چنان اکثریتی به من پشت کنند.

چرا چنین تصوری نداشتید؟

برای این‌که وزرای آن‌ها چنین چیزی را نگفته بودند.
یعنی در آن مقطع وزرای بازرگانی و صنایع و معادن گفتند که رأی آن‌ها این است که شما رییس اتاق تهران شوید؟

من در چنین مقامی نیستم که بگویم آن‌ها مستقیما می‌گفتند که ما با شما هستیم یا خیر. اما احساس من این بود که آن‌ها صددرصد با من مخالف نیستند. اما خب این طوری شد و ما در اتاق تهران رأی نیاوردیم.

آیا احساس شما اشتباه بود و یا این‌که در آن فاصله زمانی اتفاقی روی داد که شما نتوانستید به خواسته خود برسید؟البته در اتاق تهران.

هرگز فکر نمی‌کردم که هدف‌گیری آن‌ها برای تغییر و تحول بنیادی در اتاق تا به این اندازه جدی و محکم بوده باشد. بنابراین آن شکست و آن احساس نادرست تجربه‌ای را به دست داد تا در انتخابات اتاق ایران حواسمان را خوب جمع کنیم. در واقع در فاصله بعد از انتخابات ریاست اتاق تهران تا انتخابات اتاق ایران، تغییری که اتفاق افتاد این بود که خوش‌بینی‌های من عوض شد. من با خوش‌بینی وارد انتخابات نشدم و تقریبا با صددرصد بدبینی وارد این عرصه شدم. در این مسیر ما هم اقداماتی انجام دادیم. بالاخره ما هم راهکارهای خودمان را می‌دانیم. در حقیقت در انتخابات اتاق تهران من غیر از یک اقدام تبلیغاتی و برای انسجام آن ۲۲ نفر هیچ کاری نکرده بودم. چرا که اطمینان داشتم که برنده نهایی هستم. اما در انتخابات ایران خوش‌بینی را کنار گذاشتم و شخصا شروع کردم به فعالیت. البته به همراه تعدادی دیگر از دوستان. خب نتیجه تلاش ما را هم که همه شاهد بودند.

این فعالیت‌های شخصی‌ای که گفتید در چه زمینه‌ای بود؟

در بین خود نمایندگان به ویژه در شهرستان‌ها و تلاش برای نگه داشتن آن‌ها در صحنه و به کار بردن تجربیات اتاق تهران در اتاق ایران.

آیا هیچ چانه‌زنی و لابی سیاسی- اقتصادی توسط خود شما و دوستان همفکرتان با مقامات دولتی و غیردولتی صورت گرفته بو.

من شخصا کوچکترین چانه‌زنی با دولتی‌ها نداشتم. مطلقا هیچ.

امید هم نداشتید که شاید لابی‌های سیاسی با آن‌ها بتواند تا حدودی نظر آن‌ها را برگرداند؟

خیر. آن‌ها با این همه توان وارد عرصه انتخابات برای تغییر و تحول شده بودند و بنابراین طبیعی هم بود که هیچ امیدی به آن‌ها نداشته باشیم.

پس آقای مهندس چه اتفاقی افتاد که بین دولتی‌ها و خواستاران تحول برای تعیین یک کاندیدای مشخص و قوی در برابر شما اختلاف‌نظر روی داد. به ویژه این‌که شنیده شده یکی از وزرا با رقیب شما تماس گرفته و به نوعی او را از شرکت در انتخابات به نفع شما منع کرده است.

در اتاق تهران ۲۰ نفر از دولت در یک مجموعه ۶۰ نفری نقش بازی می‌کردند، اما در انتخابات اتاق ایران آن‌ها باید در یک مجموعه ۱۸۰ نفری عمل می‌کردند.
بنابراین اثرگذاری آن‌ها کمتر می‌شد. ضمن این‌که ما اصلا سراغ دولت نرفتیم برای چانه‌زنی . بلکه به سراغ دوستان خودمان در شهرستان‌ها و اتحادیه‌های صنفی رفتیم.

آیا قول و قرارهایی هم با آن‌هایی که به سراغشان رفتید داشتید؟ به ویژه این‌که تا پیش از این به سراغ آن‌ها نمی‌رفتید. بنابراین علی‌القاعده باید مجموعه هزینه‌هایی نیز بپردازید؟

من وامدار هیچ فرد و گروهی نیستم. این انتخابات هم همین‌طور کاملا آزاد و در شرایط قابل قبولی این کار انجام شد. انتخابات در حال‌حاضر تمام شده و زمان کار فرا رسیده است. بنابراین دیگر این گروه و آن گروه برای من اهمیتی ندارد.

آقای بهزادیان، رییس فعلی اتاق تهران یکی از رقبای اصلی در این دو انتخابات بود. او هم از نظر روش و هم از نظر نوع فکر و دیدگاه با شما اختلاف‌نظرهای اصولی دارد؛ این مساله هم غیرقابل انکار است، شما چگونه می‌خواهید در این پنج سال با هم کار کنید. با توجه به این‌که اتاق تهران به اندازه دیگر ۳۰ اتاق کشور اثر سیاسی – اقتصادی دارد؟

هرکس که عضو هیات نمایندگان باشد و یا عضوهیات رییسه اگر برای خدمت آمده باشد، در اتاق هم، نوع خدمت کردن مشخص است.

این روزها همه می‌گویند ما برای خدمت کردن آمده‌ایم؟
من می‌گویم اگر واقعا برای خدمت آمده باشند، هیچ مشکلی وجود ندارد، اما اگر با هدف دیگر آمده باشند، حتی خود من، در این شرایط طبیعی است که مجموعه‌ای مسایل و مشکلات به وجود خواهد آمد.

شما چه تصوری از حضور آقای بهزادیان دارید. آیا برای خدمت آماده است یا به قول شما برای چیز دیگری؟

من نمی‌دانم.

آیا نمی‌دانید با چه فرضی هم آمده‌اند؟

خیر.

هیچ شناختی هم از ایشان ندارید؟

خیر.

پس در اداره اتاق ایران و تهران دچار هیچ مشکلی نخواهید شد؟

امیدوارم. اگر هم دچار مشکل شدیم به گونه‌ای آن را حل خواهیم کرد.

فکر می‌کنید از چه زاویه‌ای دچار مشکل خواهید شد؟
باید دید که با چه هدفی آمده‌اند. این‌جا سیاسی نیست و اگر کسی با اهداف سیاسی آمده باشد، اشتباه کرده است. اگر ایشان با اهداف سیاسی آمده هم خودش دچار Problem(مشکل) می‌شود و هم ما را دچار Problem می‌کند. اگر هم خیر که هیچ.

نوشته‌های مشابه

+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.

افزودن