سفر به شمال عراق ،بی اعتمادی نسبت به آمریکا و ترس از ارتش صدام دغدغه اصلی کردهای عراق

{{روزنامه ایران /۲۳ شهریور ۱۳۸۱

بهمن احمدی امویی}}

بی اعتمادی نسبت به آمریکا، ترس از ارتش صدام و وجود تبعیدی های فراوان طرفداران احزاب مختلف کردی، مسائلی هستند که درپس ذهن هرفرد کردستان عراق جاخوش کرده و تاحدودی آنها را نسبت به آینده نگران کرده است.
درطول سالهای دهه ۸۰ میلادی، نزدیک به ۱۸۰هزار کردعراقی مفقود شدند که هیچکس امیدی به زنده ماندن آنها ندارد. حدود ۸۰۵هزار نفر نیز از سرزمین های خود رانده شده اند. درواقع، دولت عراق دراین سالها مشغول عربی کردن بخش بزرگی ازمناطق کردنشین بوده است. درحال حاضر، منطقه نفتی «کرکوک»، «موصل» و بخش جنوبی استان «سلیمانیه» در کنترل ارتش عراق است و تعداد بسیاری از کردهای ساکن در این مناطق را به سرزمین های شمالی رانده اند.

پیشمرگان کرد به من می گویند: ارتش عراق با همه تجهیزات خود هرگز قادرنبود ما را در کوهستانها و جنگل های منطقه تعقیب کند، اما وقتی آنها از سلاح های شیمیایی استفاده کردند، ما هیچ چاره ای جز ترک خاک خود نداشته ایم. هنوز و پس از گذشت بیش از ۱۰سال از آن روزهای تلخ، درهرشهر و روستایی که صدای انفجار همراه با دود بلندمی شود، تصورمردم این است که ارتش عراق از سلاح های شیمیایی استفاده کرده است.

بیش ازهمه، مردم و پیشمرگان کرد در «حلبچه» این خاطره را با تلخی همراه با وحشت بیان می کنند و آرزو دارند هرگز چنین اتفاقی تکرارنشود. بی اعتمادی کردها به آمریکا نیز بخش دیگری از معضلات امروز جامعه کرد است.
یک مقام مسؤول در دفتر سیاسی حزب دموکرات کردستان عراق می گوید: ماهرگز نمی توانیم مانع حمله آمریکا به عراق شویم. آنها تصمیم خود را گرفته اند. به ناچار ما هم باید خود را آماده هرشرایطی بکنیم. کردها بر این باورند که آمریکایی ها هروعده ای که به آنها داده اند، خیلی زود فراموش و ازآن عدول کرده اند. در سال ۱۹۷۵ که ارتش عراق حمله شدیدی به کردستان عراق کرده بود، دولت وقت آمریکا با کمک رژیم گذشته ایران قول یکسری حمایت ها و همکاری ازجمله حمایت نظامی را به آنها داده بود، که هرگزعملی نشد. کردها همچنین درسال های ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ تجربه بسیارتلخی از بی توجهی آمریکاییها به سرنوشت خود را پشت سرگذاشته اند.

اصرارهای «هوشیارزیباری» رئیس کمیته روابط خارجی حزب دموکرات کردستان عراق و نماینده ویژه «مسعودبارزانی» درنشست واشنگتن برضرورت وجود تضمین های رسمی و بین المللی برای کردها، نشان از این بی اعتمادی مفرط دارد. وقتی از آنها می پرسم که این تضمین ها چه باید باشد، درپاسخ می گویند: ما برای حفظ دستاوردهای ۱۰سال گذشته خود، نهادسازی های گوناگون و فاصله گرفتن مردم ازاسلحه و روی آوردن به گفت وگو و بازسازی نیاز به امنیت و ثبات داریم و این نیز با ضمانت های رسمی و علنی و بین المللی همراه خواهدبود.
اما وقتی می گویم «عرفات هم در فلسطین چنین تضمین هایی باخودداشت، اما اروپاییها و بویژه آمریکاییها به وعده هایشان درمورد وی عمل نکردند»، فقط به یکسری از اشتباهات درکار عرفات و جنبش فلسطینی ها اشاره می کنند.
«نسرین مصطفی صدیق» زن ۳۵ساله تکنوکراتیکی که وزیربازسازی و توسعه کردستان عراق است، می گوید: عراقی ها هنگام تخلیه مناطق کردنشین و مبارزه با آنها ۴۵۰۰خانه را ویران و هزاران نفر را اخراج کرده اند. ما در این سالها موفق شده ایم ۳۵۰۰خانه، شبکه ای از خانه های بهداشت و راه را بازسازی کنیم. اما برای بازگشتن مردم به منازل خود نیاز به امنیت، صلح و گفت وگو داریم.

«نورالدین» مرد ۵۰ساله ای که دربخش نام نویسی اعضای جدید در حزب دموکرات کردستان عراق کارمی کند، در یک قبرستان قدیمی درشهر صلاح الدین می گوید: ما جنگ نمی خواهیم. یک زمانی هرپیشمرگ با اسلحه که وارد خیابان و یا رستورانی می شد، همه از او می ترسیدند، اما حالا دیگر اسلحه نه تنها احترام و ترس نمی آورد، بلکه نفرت هم ایجادمی کند. ما حالا نیاز به فرهنگ، اقتصاد و صلح داریم. عراق نباید دوباره درگیر یک جنگ با آینده نامعلوم شود. او معتقداست که رهبران کرد به دنبال جنگ نیستند، اما عده ای می خواهند جنگ را به آنها تحمیل کنند.

کردها اینک از شعار خودمختاری و خودگردانی کوتاه آمده اند و به وجود یک عراق فدرال رضایت می دهند. آنها می گویند: حاضریم از بسیاری توانایی ها و خواسته های خود چون داشتن روابط خارجی مستقیم و مستقل، ارتش و نیروهای نظامی و توان تصمیم گیری مستقل برای بازسازی و تعیین سرنوشت خود را که درطی سال های گذشته به دست آورده ایم، صرفنظر کنیم. اما درآینده یک کردستان فدرال دردل عراق فدرال وجودداشته باشد؛ آینده ای که وقتی درمورد زمان و نوعش با آنها صحبت می کنم، باامیدواری می گویند: حتماً چنین خواهدشد. درگیری پراکنده و گاه شدید نیروهای حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان عراق معضل دیگر جامعه امروزکرد این کشور است که آنها را نسبت به آینده نگران کرده است. اگر هم اینک این نیروها روابط خوبی با یکدیگر دارند و درراستای توافق های بین المللی و تلاش های دیپلماتیک صورت گرفته به یک سری توافق نیز رسیده اند، اما تعداد بسیاری از طرفداران این دو حزب مسلط کردستان عراق سالهاست که خانه و زندگی خود را ازدست داده اند و در تبعید به سرمی برند.

«آراز» ۲۸ساله، ۷سال است سلیمانیه را ندیده است. او ازما می خواهد وقتی به سلیمانیه رفتیم برای او دو عکس از سلیمانیه به یادگار بفرستیم و نامه ای را نیز به بستگانش برسانیم. او اهل سلیمانیه است که در حال حاضر در کنترل نیروهای اتحادیه میهنی قراردارد. او دانشجوی ادبیات کردی دانشگاه سلیمانیه و طرفدار حزب دموکرات کردستان بود. اما از وقتی نیروهای اتحادیه، سلیمانیه را دراختیار خودگرفتند. وی به همراه تعدادی از اعضای خانواده اش به منطقه اربیل که تحت کنترل حزب دموکرات است، پناه آورده. اما نامزدش و انبوهی از خاطرات تلخ و شیرین زندگی اش را در سلیمانیه برجای گذاشته است. او از اکنون در یک رستوران متعلق به حزب دموکرات کارمی کند و منتظر روزی است که بتواند به سلیمانیه برگردد.

تعداد خیلی زیادی ازکردهای طرفدار اتحادیه میهنی نیز که در اربیل، دهوک و شهرهای دیگر زندگی می کردند، سالهاست که درحال تبعید در سلیمانیه هستند. با همه این مشکلات آنها امیدوارند که بزودی یک دولت فدرال در عراق به وجودآید و نخستین حکومت فدرال خاورمیانه را بنیان نهند.

نوشته‌های مشابه

+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.

افزودن